... از سينما و

"بمحض برخورد با بزرگترين عشق زندگی ، زمان متوقف می شود - "بيگ فيش

شنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۹۰




ندارها

محمدرضا عرب

http://www.cinetmag.com

با اندکی گذشت ، یک فیلم خوب


ارزیابی : ***

"ندارها" از فیلمنامه خوب و روایتی ساده و سرراست برخوردارست. بازی های خوب بازیگران هم به آن اضافه شده و آشنایی کارگردان به قواعد سینمای داستان گو و از همه بالاتر تدوین بی ایراد آن از ندارها فیلمی قابل تحمل و جذاب ساخته است. فیلمنامه جز اندکی تعلل در اواسط رو به انتهای فیلم از ضرب و ریتم پذیرفته ای برخوردار است و به جز یک حرکت عجولانه در جمع بندی پایانی در بقیه ء قسمت های داستان خوب پیش می رود. موسیقی فیلم همراه با پیشرفت داستان کار می کند و اصلا" آزاردهنده نیست.

همه ء این عوامل باعث می شود تا با داستانی روان و خوشبختانه غیر تکراری یا کپی شده از سینمای خارجی روبرو شده و آن را در قالب یک فیلم نوار خوب تا پایان تعقیب کنیم. از تماشای "ندارها" خسته نخواهید شد.

برچسب‌ها:

  [ ۱۲:۲۳ قبل‌ازظهر ] پيوند به اين مطلب


جمعه، شهریور ۲۶، ۱۳۸۹




مهران مدیری مردم را به جان خودش قسم داد

www.ghahvetalkh.net




با انتشار اولین قسمتهای قهوه تلخ در شبکه نمایش خانگی، مهران مدیرٍٍی در سخنان جالبی، توضیحاتی درباره ساخت این مجوعه داد.

به گزارش پیمانه به نقل از پارس توریسم، قبل از پخش قسمت نخست قهوه تلخ ،مهران مدیری خطاب به مردم بابیان اینکه دلم خیلی برای شما تنگ شده ،توضیحاتی درباره ساخت این سریال ارائه می دهد .

قهوه تلخ یک کمدی تاریخی است

به گفته مهران مدیری از حدود 14 ماه قبل پیش تولید وتولید این سریال شروع شده و با گروهی متشکل از 250 نفر و با ساخت دکورهای بسیار عظیم و با دوخت صدها دست لباس و گریمهای بسیار سنگین این مجموعه ساخته شده است .به گفته مدیری این مجموعه 35 بازیگر اصلی دارد ودر واقع یک کمدی تاریخی است .

هدایای قهوه تلخ به روایت مدیری

این کار گردان وبازیگر مطرح تلویزیون درادامه بااشاره به اینکه قهوه تلخ هفته در سه قسمت و در یک بسته بندی شیک عرضه خواهد شد گفت : هدایای بسیار نفیسی شامل شش دستگاه آپارتمان با وسایل کامل به همراه صدها هزار جایزه نقدی از جمله جوایز مجموعه قهوه تلخ است.

وی ادامه داد: من خیلی بلد نیستم هدیه تبلیغ کنم ویا راجع به آپارتمان صحبت کنم ولی چون این مجموعه یک محصول فرهنگی است به خودم اجازه دادم که درباره هدایای آن و آپارتمان صحبت کنم .

جان من کپی نخرید

مهران مدیری درادامه سخنان خود خطاب به مردم گفت :ما که همیشه همدیگر را دوست داشته ایم و من همیشه عاشقتان بوده ام یک خواهش از شما دارم وآن این است که جان من (مدیری این عبارت جان من را سه بار تکرار کرد)نسخه کپی این سریال را از کسی نگیرید ویااز کسی نخرید .حتی در خانواده و حتی دربین خواهر وبرادرها.

مدیری افزود:حتی اگر پسرخاله یا دختر عمو بگوید که یک کپی از این سریال (قهوه تلخ )را به ما بده بگویید نه و بگو یید برو از سر کوچه بخر.

مدیری معضل کپی کردن آثار هنری را معضلی دانست که همیشه دراین سالها گریبانگیر آثار موسیقیایی ودیگر آثار هنری محصولات شبکه نمایش خانگی بوده است .

به گفته این بازیگرو کارگردان مطرح، این کار استفاده از نسخه کپی سه ضرردارد یکی اینکه نسخه های اصلی این سریال بسته بندی شیک ومحترمانه ای دارد و از کیفیت بالایی برخوردار است و همچنین قیمت ارزانی دارد. دوم اینکه کسی که از نسخه کپی این سریال استفاده کند از جوایزی که در مسابقه این سریال در نظر گرفته شده محروم می شود.

به گفته مدیری سوم اینکه گروه بزرگی مدتهای زیادی برای آن زحمت کشیده اند و پوستشان کنده شده وبا ذوق وشوق و با هزینه بسیار سنگینی ،تلاش کرده اند این مجموعه ساخته شودو بااین همه زحمت کپی کردن این مجموعه انسانی نیست و زحمت همه افرادی که برای ساخت آن تلاش کرده اند به هدر می رود.

امیدوارم قهوه تلخ بهترین کار ما باشد

مهران مدیری درادامه صحبتهای خود عنوان کرد : امیدوارم قهوه تلخ بهترین کار ما باشد و همه بازیگران بهترین بازیهای خودرا ارائه داده اند . در این مجوعه بهترین طراحی صحنه و لباس ،بهترین طراحی گریم ، بهترین طراحی نور، بهترین قصه وبهترین داستان ،بهترین بخش تهیه کنندگی و بهترین هرچه فکر کنید دراین مجوعه اتفاق افتاده است ومن خودم هم سعی کرده ام کار گردانی ام در قهوه تلخ متفاوت باشد ،یک تغییراتی، یک حرکاتی و یک پلانهای خوشگلی بگیرم که با گذشته فرق کند . امیدوارم این کاررا ببینید و لذت ببرید و کیف کنید .

مدیری در پایان گفت :انتقادات و پیشنهادات خودرا به ما برسونید و ماهمه سعی مان را کرده ایم و این مجموعه همه بضاعت مان بوده است .

برچسب‌ها:

  [ ۸:۱۳ بعدازظهر ] پيوند به اين مطلب


جمعه، شهریور ۰۵، ۱۳۸۹



قهوۀ تلخ از 20 شهریور 1389 سِرو خواهد شد


سریال «قهوه تلخ» مهران مدیری برای توزیع در شبکه خانگی آماده شد. مدیری در این سریال نقش تاجری ونیزی با نام «بلوتوس» را بازی می‌کند. مجموعه جدید مهران مدیری تصویربرداری خود را در لوکیشن پاورچین به پایان رساند.






در این سریال مهران مدیری (بلوتوس)، سیامک انصاری(نیما/ استاد تاریخ/ مستشارالملک)، محمدرضا هدایتی (پادشاه/ جهانگیر شاه دولو)، سحر جعفری جوزانی (رویا/ دختر صدراعظم/ ناز خاتون)، سحر ذکریا (لعبت الملوک/ دختر پادشاه)، رضا فیض‌نوروزی (اعتمادالملک دیلمی/ صدراعظم)، برزو ارجمند (برزو خان/ سپهسالار اداره پیشمرگان)، بیژن بنفشه‌خواه (بیخودی الملک/ پسر صدراعظم)، آرام جعفری (کاترین/ سوگلی)، الیکا عبدالرزاقی (فخرالتاج/ زن پادشاه)، تادر سلیمانی (رستم/ سرآشپز/ اداره امیال مبارکه)، فلامک جنیدی (کبوتر/ زن سرآشپز)، رضا نیکخواه (خوابگزار/ نوسترآقاخان داموس الملک)، شایان احدی‌فر (گنجشک خان دیلمی/ پسر اتابک)، شادی احدی‌فر (ضعیف السلطنه/ همسر دواء الملک)، عارف لرستانی (بلد الملک/ رئیس نظمیه، بلدیه، امنیه)، مریم بخشی (اخترالملوک/ زن صدراعظم)، علی لک‌پوریان (دامبول السلطنه/ اداره کیف همایونی)، ساعد هدایتی (طبیب دربار/ دواء الملک/ همسر دایی اقبال خان)، فاطمه هاشمی (ندیمه/ همدم الملک/ همسر دایی اقبال خان)، هادی کاظمی (توپولوف/ برادر کاترین/ باباشاه حشم‌دار)، جواد عزتی (پدر اتابک)، سعید پیردوست (پهلوون مشیر/ قهوه‌چی)، رامین پورایمان (دائی اقبال خان/ اداره سور و سات همایونی)، دریا امینیان (منیژالسلطنه/ همسر داموس الملک)، بیوک میرزایی (تیمور)، حمید کاشانی (شکوفه/ میرغضب)، امیرفرزام دهنوی (سرباز نظمیه)، شیما مومنی (کنیز السلطنه/ همسر بلدالملک)، سام نوری (معلم زبان فرانسوی)، بهشاد مختاری (مخبرالدوله سرسعدی)، مهدی ناطقی (سرباز نظمیه)، آزاده مهدی‌زاده (ژوزفین/ندیمه کاترین) و شقایق رحیمی (ملیح السلطنه/ همسر دامبول السلطنه) ایفای نقش می‌کنند.






«قهوه تلخ» ۳۲ بازیگر اصلی دارد و داستان آن با بازی سیامک انصاری در نقش مورخ آغاز ‌شد. او در ابتدای داستان که در دنیای امروز می‌گذرد، یک فنجان قهوه تلخ می‌خورد و با خوردن آن به تاریخ سفر می‌کند. او در طول زمان به مورخی تبدیل می‌شود که در مرور خاطرات تاریخی خود، هربار دچار مسائلی می‌شود که این مسائل داستان‌های سریال را رقم می‌زند.

داستان‌های مجموعه تلویزیونی «قهوه تلخ» توسط امیر مهدی ژوله و خشایار الوند نوشته شده است و مهران مدیری در آن نقش یک تاجر ونیزی را ایفا می‌کند.

برچسب‌ها:

  [ ۹:۰۷ قبل‌ازظهر ] پيوند به اين مطلب


شنبه، آبان ۳۰، ۱۳۸۸


"حرامزاده های لعنتی"


Inglourious Basterds - 2009

کوئنتین تارانتینو

http://www.imdb.com/title/tt0361748


پایان جنگ جهانی، آنطور که دلمان می خواست

ارزیابی : ****

"حرامزاده های لعنتی" کاملا به سبک فیلم های تارانتینوست و با پختگی بیشتر. فیلم که با اشتباه عمدی ِ نوشتاری نام خود را وامدار فیلمی ایتالیایی با عنوان The Inglorious Bastards (Quel maledetto treno blindato) ساخته سال 1978 انزو جی. کاستلاری است ، همچنان عامدانه و لذتبخش بدون هیچ اِبایی، از آثار بزرگ سینما وام می گیرد. تارانتینو در فصل بندی فیلم جدیدش، از همان ابتدا با ذکر عبارت "روزی روزگاری ..." سبک ساختاری سرجیو لئونه در سه گانه ء معروفش (که با "روزی روزگاری در غرب" - در ایران : داستان بزرگ غرب آغاز می شود) را به کار می گیرد. داستان فیلم از قطعات مختلف یک پازل تشکیل می شود که نهایتا" در کنار هم با اجزای کامل ، پیکره و ساختار اصلی فیلم را شکل می دهند. تارانتینو در "حرامزاده های لعنتی" خود ِ خودش است، با همان دیالوگهای اضافی ِ بیراه ولی جذاب ، معرفی نوشتاری پرسوناژها در فیکس فریم های مخصوص خودش [معرفی "شوشانا دریفوس "(ملانی لورن)در آغاز فصل سوم یا سران نازی در همین فصل، نمای شاخص از پا در فصل سوم در گفتگوی سرهنگ "هانس لاندا" (کریستوف والتز) با "بریژیت فون همرمارک "(دایان کروگر)- در گفتگوی خصوصی در سالن سینما یا بازجویی "آلدو (آپاچی)رین" (براد پیت) از بریژیت فون همرمارک در فصل چهارم] .

البته تارانتینو در این فیلم متحول تر شده ، دیالوگ ها بشدت پرکشش و تعلیق آفرین اند و با رساندن تماشاگر به اوج التهاب هرگز هدر نمی روند و به صحنه ای انفجاری ِ خشن یا اکشن ختم می شوند. فیلم سرشار از چرخش های پیش بینی نشده در جزئیات و داستان است و درخشان ترین چرخش را در فصل پایانی شاهدیم. سرهنگ لاندا هم با شخصیت پوآرو و شرلوک هلمز گونه اش با بازی برنده ء جایزه ء بهترین بازیگر کن 2009 (که از حداقل کاندیداتوری اسکار این نقش هم نباید تعجب کرد) سرآمد ِ بازیگران آن است. فیلم بشدت به زبان شناسی تکیه دارد و از این لحاظ نقطه عطفی در سینمای جنگ جهانی دوم تلقی می شود، آلمانی ها و فرانسوی ها و انگلیس ها و ... تا بحال در فیلم های جنگی امریکایی یا انگلیسی اکثرا" انگلیسی صحبت می کردند (نهایتا" با لهجه ای متفاوت) در "والکیری" هم هرچند شروع فیلم به زیان آلمانی است ولی سریعا" با چرخشی به انگلیسی تبدیل می شود، در "حرامزاده های لعنتی" اهالی هر کشور به زبان خود صحبت می کنند و مفاهیم از طریق زیرنویس به تماشاگر منتقل می شود، لهجه در چند بخش کاربرد دراماتیک و تعیین کننده ء خط داستانی فیلم را دارد. سرهنگ لاندا به چهار زبان آلمانی، فرانسوی، انگلیسی و ایتالیایی به خوبی صحبت می کند (هم اوست که تارانتینو در جایی گفته بدون حضورش ساخت فیلم بخاطر نقش دیالوگ ها و زبان عملا" منتفی می شده است) ، براد پیت نیز در ایفای نقش خود کاملا راحت است و کوچکترین ضعفی بروز نمی دهد (شاید بهمین دلیل است که مورد اقبال برادران کوئن و استیون سودربرگ قرار گرفته). موسیقی فیلم همچون سایر آثار تارانتینو در اغلب بخش ها مدیون آثار قدیمی انیو موریکونه است و فضاسازی با این خاصیت شکل می گیرد. به همین واسطه "حرامزاده های لعنتی" شاید تنها فیلم جنگی است که حال و هوای وسترن (خصوصا" روزی روزگاری در غرب) را دارد. طنز و شوخی در تاروپود فیلم نامه همچون سایر آثار تارانتینو تنیده شده و با وجهی کاملا" دلپذیر ، خشونت ِ عمیق فیلم را تلطیف می کند. در فصل پنجم ِ "انتقام از چهره ء شاخص" با اوج پرداخت تعلیقی - فانتزی با رنگ بندی ِ زیبا و تندِ قرمز و پرداخت بسیار محکم کارگردان روبرو می شویم ، آنجا که فیلم ِ تبلیغاتی رایش به حلقه ء چهارم رسیده و نقشه ء شوشانا آغاز شده و با نقشهء "حرامزاده های لعنتی" ناخواسته و ندانسته امتزاج می یابد.

به روایت فیلمنامه و آخرین جمله ء فیلم که بلافاصله به نام تارانتینو در پایان بندی ختم می شود ، "آلدو" (تارانتینوی تلویحی فیلم) می گوید:

"فکر کنم این ممکنه شاهکارم باشه!"

و یقینا" "حرامزاده های لعنتی" جزو بهترین کارهای تارانتینو و احتمالا شاهکار دیگری از او محسوب می شود. تارانتینو برای این فیلم کاندیدای جایزه ء بهترین کارگردانی کن 2009 شد.

  [ ۷:۰۳ قبل‌ازظهر ] پيوند به اين مطلب


جمعه، مهر ۰۳، ۱۳۸۸



بی پولی

یک کمدی بوف عادی ، نه بیشتر


حمید نعمت اله آن قدر که در "بوتیک" خوش درخشید ، در "بی پولی" درخشان نیست. "بی پولی" با کهکشان بازیگرانش در گونۀ کمدی بوف (سیاه) آنقدر که باید پرمایه نیست. بازیگران خوبند ، فیلمبرداری و کادرها همانطور که انتظار می رفت بسیار خوب و کارگردانی و بخش های تکنیکی نظیر تدوین قابل قبولند ، ولی آنچه که "بی پولی" از آن رنج می برد فیلمنامه است. فیلمنامه نیاز به یک ادیت نهایی و پیرایش مفصل داشته است. سکانس هایی مثل حضور بهرام رادان در اتوبوس و گفتگویش با آن خانم مسن مسافر ، نقش های متنوع و بی هویت ِ دفتر پخش لوازم آرایشی و بسیاری سکانس های تکراری و تاکیدی بر مصایب زوج اصلی هیچکدام خاصیت پیش برنده یا تکمیلی در فیلم ندارند که هیچ ، فیلم از مبداء خود به هیچ مقصدی رهسپار نمی شود و بسیاری از سکانس ها اصلا" بود و نبودشان در فیلم موثر نیست. اصولا" پیام "بی پولی بدبختی می آورد" یا "عشق در مضیقه به تنفر بدل می شود"، به خودی خود می تواند زیربنای خوبی برای یک فیلمنامه تلقی شود ولی این فیلمنامه با سمت گیری کمیک در استفادۀ از آنها ناموفق است. جزئیات خوبی در فیلمنامه کار شده که در ترکیب سامان و قدرت نمی گیرند. نعمت اله با "بی پولی" ثابت می کند که در پرداخت جزئیات به شدت تواناست ولی بهتر است از فیلمنامه های منسجم استفاده کند."بی پولی" یک اثر متوسط است که مقدار زیادی از اعتبارش را مدیون اجرای درخشان جزئیات خود توسط بازیگرانش می باشد.

  [ ۴:۰۰ بعدازظهر ] پيوند به اين مطلب