فروغ فرخزاد منظومه اي دارد به نام ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد . من پي منظومه اي مي گردم كه در آن به پايان فصل سرد ايمان بياورم ...
سراغ ندارين ؟!!
برتولت برشت در ديالوگ نمايشنامه اي آورده :
...
- بدبخت ملتي كه قهرمان ندارد .
- بدبخت ملتي كه نياز به قهرمان دارد .
يه كم تو مفهوم اين دو جمله عميق شين .
در ادامه صحبت دشمني « فرهنگ و هنر » با « ابتذال » مختصر و مفيد بخوام عرض کنم ، بايد بگم :
اثر فرهنگي و هنري مصرفش از اثر مبتذل سخت تره ، چون توش و توان و اطلاعات قبلي لازمه تا از اثر هنري لذت ببري ولي مصرف اثر مبتذل بي واسطه و بدون پيش نياز قبليه . کافيست قر رو تو کمر ( يا سايت قر بده دات کام !) احساس کني ، ديگه بعدش هيچي ... خودتي و حالت و اون دم ... ديگران و زمان و مکان ؟ ... بيخيال !!! تأثر از مصرف بلافاصله قطع ميشه .
ولي براي مصرف اثر هنري و فرهنگي : حتمآ پيش زمينه لازمه ، مطالعه ء قبلي ميخواد و تأثر از اثر محدود به فقط مدت زمان مصرف نيست ... گاهي مدتها بعد ، اثر در ذهن مخاطب باقي مي مونه و ذهن او رو بخودش مشغول مي کنه . سمفوني ۹ بتهوون رو گوش مي کني و کورال : « اي انسانها ... » تو گوشت مي مونه و مي پيچه ... يه مثال ديگه دارم که مي گذارم براي تيکه ء بعد ... بالاخره مطلب يه نيمچه سينمايي نويس ، بايد يه کم سوسپانس و تعليق هيچکاکي داشته باشه ... نه ؟!!
يه چيز تازه هم راجع به فارسي نويسي وبلاگ ها به نظرم رسيده ، گفتم شايد بد نباشه اين تئوري رو (; به عرض همگي برسونم : “ فارسي FarsiLang.exe و فردوسي روي پروسسورهاي Pentium III به بالا كار نمي كنه و براي اين گروه پروسسورها بهتره دست به دامن Win XP يا Win 2000 بشيم “ . اگر راجع به اين تئوري تكمله يا مورد نقضي دارين لطفا“ به اين حقير هم ابلاغ كنيد تا به معلومات من هم اضافه شه ، ممنون مي شوم .
فعلا“ تا اطلاع ثانوي كه احتمالا“ دستم به ويندوز XP اي چيزي برسه كه بتونم اين اسم وبلاگم رو قابل خوندن كنم ‚ دست به دامن حروف انگليسي شدم . بهرحال لطف كنين اسم وبلاگ رو بخونيد : “ از سينما و ... “ . بالاخره يه روز همه چي درست ميشه (:
بزرگترين دشمن فرهنگ و هنر ‚ ابتذاله و ابتذال از جنس خود فرهنگ و هنر . حالا چه فرقي بين اين دو دشمن ديرينه هست رو مي خوام تيكه تيكه براتون بگم ... چرا تيكه تيكه ؟ واسه اينكه براي خيليها خوندن مطالب بلندبالا سخته ‚ خود منهم يكيش (:
حتما٬ استاندارد MP3 رو مي شناسين ، حالا استاندارد MP4 در دست تکوينه . اين استاندارد براي جريان مستمر مولتي مديا در شبکه ها و اينترنت و وسايل ارتباط جمعي بي سيم (موبايل و ...) طراحي شده و تکميل مي شه و با Incode و فشرده کردن صوت و تصوير ، اطلاعات را از Server به Client منتقل مي کنه تا دو طرف بصورت دوجانبه و Interactive اطلاعات را ارسال و دريافت کنند . اين پديده (Mpeg layer 4) انقلابي در مولتي مديا و فشرده سازي اطلاعات صوتي و تصويري محسوب و بزودي امکانات وسيع ديگري را در جريان عرضه ي برنامه هاي تلويزيوني و سينمايي و گرافيکي و ... در اينترنت و زندگي روزمره به بشر ارائه مي کند . بد نيست بدانيد که کمپاني هاي بين المللي در اين زمينه با هم به رقابت برخاسته اند منجمله شرکتهاي Sony و Philips و ... که دوربين هاي فيلمبرداري ديجيتال سوني ( مدل DCR-TRV828E ) در فروشگاه هاي تهران نيز براي فيلمبرداري با استاندارد MP4 عرضه شده است .
فيلم “ ذهن زيبا “ ( A Beautiful Mind ) ران هاوارد را ديدم ، با بازي گيرا و درخشان راسل کراو ، اد هريس ، و جنيفر کانلي ( همان که حسين آقاي عزيزمان در وبلاگش به او اشاره اي کرد و ... اديت ! ) . فيلم الحق در نوع خود بي نظير است ، بخصوص شيوه ي روايت و اصطلاحا٬ فرم آن . پيشرفت داستان چنانست که چندبار به يافته ات شک ميکني ! آيا آن بود که فهميدي يا موضوع چيز ديگريست ؟!! ... ديدن فيلم را به علاقمندان گونه (ژانر) درام توصيه مي کنم .
سلام
دوست عزيزم « سرو » حسابي شرمنده ام کرد . بايد بيش از همه ي دوستان از او ممنون باشم که اين فضاي زيبا رو نشانم داد . اميدوارم « فارنهايت ۴۵۱ » رو ديده باشيد ، اين فضاي مجازي وب مرا ياد « باغ کتابهاي » آخر فيلم انداخت .
اسم اين وبلاگ رو « از سينما و ... » گذاشته ام ، حالا چرا اين طوري در بالاي صفحه ظاهر مي شود را نمي دانم . بالاخره يک روز همه چيز درست ميشه (:
سلام
بدجوري شده بود !!! داشتم از محضر شما دوستان محروم مي شدم . نرم افزار FarsiLang.exe هيچ جور سر سازگاري ندارد ! روز بعد از نصب از ادامه همکاري سر باز زد (: بهرحال با کمک گروه خبري Farsiblogging سايت Yahoo و Weblog ديگر دوستان خصوصا « زهرا » خانم (به تبع « لامپ » عزيز) موفق شدم « اديتور فارسي يونيکد » را تهيه کرده و از اين طريق خودم را دوباره به جمع وبلاگ نويسان عزيز برسانم ... از اين بابت بسيار خوشحال و ممنون همه شما عزيزانم .
سلام مجدد
نمي دانم آيا در جشنوارة فجر امسال حضور داشتيد يا خير ؟ بهرحال حضور حداقل چهاركارگردان سرشناس (مهرجويي ، تقوايي ، فرمان آرا ، و حاتمي كيا ) فرصت مغتنمي بود براي علاقمندان به سينماي ايران كه بتوانند كار گروهي از كارگردانان نسل گذشته و حال سينماي ايران را به مقايسه بگذارند . از بين تمامي فيلم هاي نمايش داده شده (عليرغم ميل وافرم به تماشاي فيلم هاي كلود شابرول) فقط موفق به ديدن “ ارتفاع پست “ حاتمي كيا شدم : فيلم با وجود كشش فراوان و ديالوگهاي پرتنش و به روايتي تماشاگرپسند ، قسمت دومي براي “ آژانس شيشه اي “ تلقي مي شود منتهي قسمت دومي بسيار ناتوان و ضعيف ! در آغاز و با پيش زمينة “ آژانس شيشه اي “ ، حضور كثير پرسوناژها حكايت از روايتي چندجانبه و مفصل از دوقطب اصلي جامعة امروزي ايران داشت ولي افسوس كه بسياري از پرسوناژها فقط در نقش هوادار و سياهي لشگر و مجري تئاترهاي روحوضي در صحنه حضورداشتند . بهرحال توقع من از حاتمي كيا برآورده نشد ...
سلام به همة دوستان خصوصا آقاي حسين درخشان عزيز
خوشحالم كه از طريق اين سرويس (WebLog) مي توانم در خدمت شما عزيزان باشم . علاقة شخصي ام بيشتر معطوف به سينما و ادبيات است ، و تلاش خواهم كرد تا نظراتم را كه تماما براساس مطالعات و سليقة شخصي ام شكل مي گيرند به شما عزيزان ارائه كنم . اميدوارم با تعامل فكري اي كه از اين طريق عايد مي شود ، آينده اي پربارتر داشته باشيم .
همواره روزهايتان نوروز و نوروزتان پيروز باد .