... از سينما و

"بمحض برخورد با بزرگترين عشق زندگی ، زمان متوقف می شود - "بيگ فيش

شنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۲

Terminator 3 : Rise of the machines

«ترميناتور ۳ - قيام ماشينها»
>

جاناتان ماستو

"Terminator 3 - Rise of the macjines" - 2003


Terminating Terminators


مشخصات کامل فيلم / تصاوير فيلم

جان برانکاتو ، مايکل فريس ، و تدی سارافيان داستانی بسيار ضعيف سرهم کرده اند . گويا هدف فقط پرداخت خشونت است و صحنه های اکشن ، دريغ از کوچکترين شخصيت پردازی و بداهه و حتی ماجرای جديدی ! بازی ها هم فقط توجيه ماشينی بودن «T» هاست و نيک اشتال (جان کانر) و کلر دنس (کيت بروستر) هم گويا وسط آينده ء ناگزير و حال پريشان هاج و واجند ، در واقع وضعيتی ندارند که بتوانند آنرا اجرا کنند . بازيگری چنين فيلمی يعنی سکون و سرگردانی در خلاء .

شايد "T3-..." واقعا شايسته ء نگارش مطلب نباشد ، ولی قسمتهای قبلی بی چون و چرا معتبر آن ، بيان بد بودن يک سلف بيربط را ضروری می سازند . "T3-..." يک اکشن درجه ۳ است ، فيلمی که بستر آن داستانی است ساده و منبعث از داستان های پُر کشش قسمتهای قبل که بدون هيچ عطف و فاصله گذاری و سابقه ای فقط و فقط برای نمايش مدام صحنه های اکشن طراحی شده است . فيلمنامه با اتکا به داستانهای قبل نمايش مبداء ارسال ترميناتورها (آرنولد و Terminatrix) را ضروری نمی داند و در تمام هيجان پردازی هايش هيچ بدعتی ارائه نمی کند . جاناتان ماستو نيز بدون کوچکترين خلاقيت و درست مثل يک پيمانکار خوش رقص ، جزء به جزء فيلمنامه را تصوير کرده و هيچ فضاسازی يا تضاد دراماتيک يا انسانی ای (منهای تضاد پيش فرض دو ترميناتور) خلق نمی کند . فيلم در بخش های فنی (که از ارکان قدرت و تمايز دو بخش قبلی بوده) نظير جلوه های ويژه هم ناتوان است ، دريغ از يک جلوه ء ويژه ء جديد (مثل منجمد شدن T1000 در اثر واژگونی تانکر و خردشدن او بر اثر اصابت گلوله و جمع شدن مجدد اجزائش در قسمت دوم «روز داوری») .

آری عدم حضور جيمز کامرون وسواسی و مغرور به «ترميناتور ۲» و «تايتانيک» بالای سر ميز فيلمنامه نويسی و در پشت دوربين ، ضربه ء بزرگی بود برای قسمت سوم مضافا که نمی دانم آيا واقعا او جاناتان ماستو را برای کارگردانی اين قسمت معرفی کرده يا خير ؟! که اگر چنين باشد بايد موذی گری را نيز به صفات او اضافه کرد چه ماستو که در «يو - ۵۷۱» چندان موفق نبود ، چگونه می توانست چنين بار گرانی را به منزل مقصود برساند ؟!! علاوه بر اينها ، عدم حضور سارا کانر و بسياری شخصيتها نيز به جهات پيش گفته و بدليل حذف داستانهای فرعی قابل پرداخت موجب عدم وجود زمينه ء درام پردازی در فيلمنامه شده است .

«ترميناتور ۳ - قيام ماشينها» سرشار است از صحنه های برخورد و انهدام اتومبيل ها ، زد و خورد های فوق مکانيکی دو ترميناتور ، چند مدل انفجارهای خوش نما و بدنما ، و ديگر هيچ . اگر هوس تماشای ترميناتور داريد به «ترميناتور ۲ - روزداوری» رجوع کنيد .

به قول آن دوست : ترميناتور موش زاييد !!!

  [ ۱۲:۲۲ بعدازظهر ] پيوند به اين مطلب


چهارشنبه، شهریور ۰۵، ۱۳۸۲


Bell - The Toronto International Film Festival


اخباری از بيست و هشتمين دوره ء جشنواره ء فيلم تورنتو - کانادا


* بيست و هشتمين دوره ء جشنواره در ساعت ۶ عصر روز چهارم سپتامبر ۲۰۰۳ با فيلم « اس ۲۱ ، ماشين مرگ خِمِرهای سرخ» اثر ريتی پان از فرانسه محصول سال ۲۰۰۳ شروع می شود .

* از ايران فيلم های «ابجد» اثر ابوالفضل جليلی ، «در ساعت ۵ عصر» اثر سميرا مخملباف ، «طلای سرخ» اثر جعفر پناهی ، و «سکوت بين دو انديشه»اثر بابک پيامی در بخش سينمای معاصر جهان حضور دارند .

* در بخش «نمايش های ويژه» ، «استادان» ، و «ديالوگها : گفتگو همراه با تصاوير» فيلمهای خوبی از گذشته و حال حضور دارند که تماشای آنها در هر زمانی غنيمت است .

* جشنواره ساعت ۵ بعدازظهر روز سيزدهم سپتامبر با نمايش فيلم «نَمُرده» اثر پيتر و مايکل اسپايريگ از استراليا محصول سال ۲۰۰۲ به پايان می رسد .

* اسپانسور اصلی اين جشنواره مثل سالهای قبل شرکت اتومبيل سازی فولکس واگن است .

  [ ۸:۱۴ قبل‌ازظهر ] پيوند به اين مطلب


چهارشنبه، مرداد ۲۹، ۱۳۸۲

 

رتبه

 

نام فيلم

 

توزيع کننده

 

جمع

 فروش

سال

پس از

 ...

 هفته

تعداد

 سينماهای

نمايش دهنده فعلی

 1 Finding Nemo DISNEY/PIXAR $324,916,113 11 1502
 2 The
Matrix: Reloaded
WB $277,767,531 13 101
 3 Bruce Almighty UNIV $239,308,750 12 378
 4 Pirates of the Caribbean: The Curse of the Black Pearl BV $232,750,629 5 3170
 5 X2: X-Men United FOX $214,728,327 15 115
 6 Chicago M'MAX $170,547,681 33 108
 7 Terminator
3: Rise of the Machines
WB $145,987,605 6 1275
 8 The Hulk UNIV $130,784,760 8 307
 9 2 Fast 2
Furious
UNIV $125,882,195 10 302
10 Bad Boys
II
SONY $123,093,425 4 2449


پر فروشترين های سال ۲۰۰۳ تابحال


فیلم های بالا پُرفروشترين ده فيلم سال ۲۰۰۳ امريکا تاکنون بوده اند . از بين باقی فيلم های به نمايش درآمده فقط Daddy Day Care ادی مورفی بالای ۱۰۰ ميليون دلار فروش داشته که آنهم يازدهمين فيلم جدول بالاست و بقيه موفق به عبور از مرز ۱۰۰ ميليون دلار فروش نشده اند . جالب ترين نکته ء جدول بالا صدرنشينی انيميشن جديد پيکسار ، «يافتن نمو» است با حدود ۳۲۵ ميليون دلار فروش پس از فقط ۱۱ هفته نمايش که با توجه به اکران در ۱۵۰۲ سالن افزايش همچنان اين مبلغ بسيار محتمل است .

قسمت دوم «ماتريکس» پس از ۱۳ هفته فقط بر ۱۰۱ پرده اکران می شود و اين علامت تحليل رفتن بنيه ء فروش آنست ، فيلم بنظر بيش از اين تقاضا نداشته و بزودی پرده ء سينماها را ترک گفته و بصورت ويديويی عرضه خواهد شد . اين مقدار فروش ، درآمد چندان بالايی برای قسمت سوم که قرار بوده ظرف همين چندماهه ء آينده اکران شود قابل پيش بينی نمی نمايد . قسمت دوم بسياری از مجذوبين قسمت فلسفی اول را نااميد کرده و بسياری آنرا شبيه بازی های کامپيوتری دانسته اند ، چون آنرا نديده ام فعلا" نمی توانم قضاوتی داشته باشم .

«بروس قادر توانا» و «دزدان دريای کارائيب ...» جذاب می نمايند . «شيکاگو» بر جايگاه مناسب و شايسته ای قرار دارد و «ترميناتور ۳ ...» گويا نااميدکننده بوده است . «هالک» بر اساس تيزرهايش بيشتر انيميشن می نمايد . و اما دو فيلم آخر ، مشتاقانه منتظر تماشای «2 Fast 2 Furious» و «پسرای بد ۲» ی مايکل بی هستم .

  [ ۸:۰۵ بعدازظهر ] پيوند به اين مطلب


یکشنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۸۲

ساختار صحيح فيلمنامه ، الگوی جاودان ، و ... سيد فيلد


ميهمانی به سفر انجاميد و سفر به درازا کشيد . جايی خوانده يا شنيده ام هرکس هنگام مرگ پنج دوست خوب داشته باشد ، زندگی پرباری را پشت سر گذاشته است . بازگشت از سفر و خواندن ايميل ها برايم بسيار شعف انگيز بود ، خوشبختانه و به لطف شما دوستان سلامتم و در خدمت شما . پيگيری مطلب «چگونه فيلمنامه بنويسيم» سيد فيلد را شروع می کنم :

سيد فيلد از سال ۱۹۷۹ با چاپ اول کتاب «چگونه فيلمنامه بنويسيم» شهرت بين المللی يافت ، اين کتاب او در حال حاضر به بيش از ۱۱ زبان زنده‌ دنيا منجمله فارسی ترجمه و در قريب به ۱۵۰ دانشکده و مدرسه عالی سينمايی امريکا تدريس می شود . آخرين چاپ تجديدنظر شده کتاب در سال ۱۹۹۴ طبع گرديده است .

و اما ... سيد فيلد کيست ؟

به روايت نشريه ء معتبر هاليوود ريپورتر : "مورد توجه ترين استاد فيلمنامه نويسی (حال حاضر) دنيا" ، و به روايت خودش* : "نويسنده - تهيه کننده شرکت فيلمسازی ديويد ال. والپر ، فيلمنامه نويس آزاد ، و سرپرست بخش داستان موسسه فيلمسازی سينه موبيل" که سالهای زيادی را صرف خواندن و نوشتن فيلمنامه کرده و در مدتی متجاوز از دوسال ، بيش از ۲۰۰۰ فيلمنامه را خوانده و خلاصه نويسی کرده و از بين آنها فقط ۴۰ فيلمنامه را جهت ساخت احتمالی انتخاب کرده است .

در زمان کار در "سینه موبیل" وقتی قرار به کار فیلمسازِِی شد ، هزاران فيلمنامه برای شرکت ارسال گرديد . کار سيد فيلد خواندن فيلمنامه ها ، ارزيابی کيفی آنها از نظر ارزش هنری و هزينه احتمالی توليد بود . هدف يافتن فيلمنامه برای سه شريک مالی موسسه يعنی "یونایتد آرتیستز تیاتر گروپ" و "هنديل فيلم ديستريبيوشن کمپانی" ، و "تافت برودکستينگ کمپانی" بود . او با تجربه هفت سال فيلمنامه نويسی شروع به خواندن فيلمنامه ها کرد و ديدگاه های جديدی درباره ء فيلمنامه نويسی پيدا نمود . انتخاب ۴۰ فيلمنامه از بين آن ۲۰۰۰ ، سوالی را برای او پيش آورد : "چه چيزی ۴۰ فيلمنامه ای را که من به شرکای مالی توصيه کردم بهتر از ديگر فيلمنامه ها می کرد ؟"

داوری و ارزشيابی موجب شکل گيری الگويی در ذهن سيد فيلد گرديد تا وقتی فيلمنامه ای را خواند بتواند بگويد چرا فيلمنامه خوب نيست يا هست . در همان ايام تدريس در کلاس های فيلمنامه نويسی "شروود اوکز اکسپريمنتال کالج" (Sherwood Oaks Exprimental College) هاليوود به او پيشنهاد شد . مدرسه ء حرفه ای ها . مدرسه ای که پل نيومن ، استيو مک کوئين ، داستين هافمن ، و لوسيل بال درباره ء بازيگری - تونی بيل درباره ء تهيه ء فيلم - مارتين اسکورسيسی ، رابرت آلتمن ، و آلن پاکولا درباره ء کارگردانی سينما در آن سخنرانی کرده و سمينار برگذار می کردند و ويليام فريکر و جان آلونزو (دو تن از برجسته ترين فيلمبرداران دنيا) در آن فيلمبرداری درس می دادند .

فيلد برای تدريس در اين مدرسه شروع به جمع آوری مواد تدريس کرد و به اصولی رسيد :

"وقتی فيلمنامه خوبی را می خوانيد از همان صفحه ء اول اين موضوع را می فهميد . سبک ، شيوه ء کنار هم قرار گرفتن واژه ها روی کاغذ ، شيوه ء بنا شدن داستان ، گيرايی موقعيت دراماتيک ، معرفی شخصيت اصلی ، معرفی فرضيه يا مسئله ء اصلی داستان ، همه در چند صفحه ء اول فيلمنامه ارائه می شود . فيلم های محله ء چينی ها (Chinatown) ، سه روز ِکندور (Three days of Condor) ، و همه ء مردان رئيس جمهور (All the president's men) از اين نظر نمونه های کاملی هستند .

به زودی دريافتم که فيلمنامه داستانی است که با تصوير بيان می شود ، يک اسم است . به عبارت ديگر فيلمنامه شخص يا اشخاصی را در مکان يا اماکنی در حال انجام کار يا کارهايشان نشان می دهد . فهميدم که عناصر اساسی خاصی وجود دارند که در تمام فيلمنامه ها يافت می شوند . اين عناصر در چهارچوب ساختاریِ معینی که دارای شروع ، ميانه ، و پايان است به صورت دراماتيک بيان می شوند ... " .

تفصیل رئوس این اصول در کتاب مرجع "چگونه فیلمنامه بنویسیم" * او موجود است . در بخش های بعدی خلاصه ای از فصول اين کتاب را برای علاقمندانی که به کتاب دسترسی ندارند و صد البته برای غنای مطالب اين وبلاگ تقديمتان می کنم .

البته لازم به تذکر است که نظريات فيلد (عليرغم رتبه ء بالای او در نظريه پردازی در اين زمينه) صرفا" جنبه ء ساختاری (فرماليستی) داشته و بيشتر معطوف به فرم (خصوصا در قلمروی سينمای تجاری) می شود ، بعلاوه آنکه جزميت الگويی مورد تاکيد و ادعای فيلد به کررات در گونه های مختلف سينمايی شکسته شده است فی المثل در گره گشايی عام از اپيزودهای مختلف فيلم های اپيزوديکی مثل "کائوس" (برادران تاويانی) يا "داستان عامه پسند" Pulp Fiction (کوئنتين تارانتينو) ، يا فيلم معتبر "سرگيجه" (آلفرد هيچکاک) که گره گشايی در ميانه ء فيلم رخ می دهد ، يا "مسافران" بهرام بيضايی که گره گشايی (مرگ مسافران) در همان آغاز فيلم شکل می گيرد . بايد در کنار ساختار به محتوا نيز توجه نمود . ويکی کينگ استاد ديگر فيلمنامه نويسی معاصر در اين زمينه تاليفاتی دارد که در يکی از آنها با نام "چگونه در ۲۱ روز فيلمنامه بنويسيم" (که البته شخصا" با اين شکل تخم گذاری! مخالفم) به جنبه های در نظرگيری مضمون و محتوا و تاثير آن بر ساختار اشاره کرده است .

ادامه دارد ...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* - "چگونه فیلمنامه بنویسیم" ، سید فیلد ، ترجمه ء عباس اکبرِی و مسعود مدنی ، چاپ ۱۳۸۰ ، نشر ساقی .

  [ ۹:۳۰ بعدازظهر ] پيوند به اين مطلب


پنجشنبه، مرداد ۱۶، ۱۳۸۲

«چگونه فيلمنامه بنويسيم»
به روايت سيد فيلد

در بين وبلاگ ها با وبلاگ آقای حامد عطايی با عنوان «کارگاه فيلمنامه ردای هنر» برخورد کردم و از بين مطالب جذاب و اکثرا" خواندنی ايشان ، مطلب "راهکارهايی برای فيلمنامه نويسان جوان - سيد فيلد - تهيه و تنظيم : حامد عطايی" مورخ ۲۵ تير ۱۳۸۲ بيش از همه جلب توجهم را کرد . از ايشان هم خواهش کردم که بيشتر به مطالب سيد فيلد (استاد و پدر فيلمنامه نويسی ساختاری) بپردازد . بايد اقرار کنم که مضمون بقدری جذاب و پر اهميت است که خودم هم به طرح اين مضامين علاقه ء غيرقابل مقاومتی احساس کردم .

وقتی چراغ های سالن خاموش و عناوين فيلم آغاز شد ، ببينيد چقدر طول می کشد تا بتوانيد در مورد اين که فيلم را دوست داريد يا نه اظهارنظر کنيد. وقتی از نظر خود مطمئن شديد به ساعت نگاه کنيد.

... فعلا" که ميهمانم ، بقيه را بعدا" پی می گيرم .

  [ ۹:۵۴ بعدازظهر ] پيوند به اين مطلب


شنبه، مرداد ۱۱، ۱۳۸۲


"خواهران ماگدالن"


The Magdalene Sisters - ۲۰۰۳


مشخصات فيلم


كمپانی ميراماكس يك بار ديگر با پخش فيلم اخيرش "خواهران ماگدالن" از روز جمعه اول آگوست ثابت كرد كه هيچ واهمه ای از مسائل جنجالی ندارد . فيلم درباره چهار زن محكوم است كه در دهه ۱۹۶۰ در ايرلند به  خانه ای  مخصوص تاديب زنان كه زير نظر راهبه های كاتوليك اداره می شود ، فرستاده می شوند. "كريسپينا" و "رز" مرتكب زنا شده اند ، مارگارت توسط پسر عمويش مورد تجاوز قرار گرفته و برنادت يتيم هم دائما" با پسران معاشرت می كرده است . آنها بايد در اين خانه زير نظر راهبه هايی كه خود را با تنبيهاتی ساديك ارضا می كنند ، رختشويی كنند . برخی از زندانيان مبادرت به اقدام متقابل نموده و بعضی در اين بين جان می بازند .


اين فيلم كه خشم واتيكان را بشدت برانگيخته ، داستانی مبتنی بر ماجرايی واقعی دارد . در اين فيلم چهار زن بواسطه گناهان : "مادرى بدون ازدواج" ، "مورد تجاوز قرار گرفتن" ، و "جذابيت" تحت شكنجه هايی قرون وسطايی در نيمه دوم قرن بيستم قرار می گيرند و عملا" همچون بردگانی در رختشويخانه به بيگاری گرفته می شوند . در اين فيلم عدالت يعنی اينكه مردان حق  وسوسه شدن دارند و زنان اگر مانع اين وسوسه نشوند ، گناهكارند و درخور عقوبت . انتقادات پيش آمده از زمان نخستين نمايش های فيلم بهيچ عنوان ضد مذهب بودن فيلم را ثابت نكرده اند ، مثلا" نوشته روزنامه كاتوليك The Tablet كه ايراد فيلم را در عدم نمايش ذره ای عطوفت در وجود راهبگان فيلم دانسته است . كاتوليك ماندن تنها زن فراری از اين خانه ء عفاف خود دليلی بر رد اين مدعا دانسته شده است . بزرگترين انتقاد فيلم از موسساتی است كه جوامع خود آنها را زاييده و در كنار خود رشد می دهند ، آنها را تحمل نموده و هيچ بازخورد و تصحيحی در موردشان اعمال نمی دارند خصوصا" اگر پای مذهب در كار باشد .


بسیاری فیلم را در زمره ء کاندیداهای اسکار سال آینده می دانند .


ميراماكس از همان زمانی كه فيلم جايزه شير طلايى جشنواره ونيز را از آن خود كرد توزيع آن را به عهده گرفت . انجمن بين المللی مذهب كاتوليك هم از همان زمان به اعتراض وارد ماجرا شد . ويليام داناهيو از هيئت مديره كمپانی والت ديسنی خواست تا از پخش فيلم جلوگيری كند . تلاش های او تا سه شنبه گذشته ادامه يافت و سرانجام در آن روز وی اتهام "ضد كاتوليك" بودن فيلم را رسما" اعلام نمود .


سخنگوی ميراماكس می گويد : "فيلمی چيزی را نشان می دهد كه واقعا" اتفاق افتاده است و همانگونه كه در مورد تمام فيلم های بحث انگيز مرسوم است ، ما معتقديم كه مردم بايد فيلم را ديده و قضاوت كنند".


بهرحال مسئولين ميراماكس قطعا" اميدوارند تا از طريق اين جنجال سود خوبی بدست آورند همانگونه كه توزيع فيلم هايی نظير "آخرين وسوسه مسيح" چنين نتيجه ای در بر داشته است . اين ماجرا گويا بزودی در خصوص فيلم جديد مل گيبسون با نام "The Passion" نيز تكرار شود . داستان "The Passion" هم در خصوص آخرين ۱۲ ساعت زندگی مسيح است .


  [ ۹:۲۱ بعدازظهر ] پيوند به اين مطلب