... از سينما و

"بمحض برخورد با بزرگترين عشق زندگی ، زمان متوقف می شود - "بيگ فيش

یکشنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۸۴

 فيلم های تاريخ سينمای ايران



۲ -  انتقام برادر ﴿روح و جسم﴾

كارگردان : ابراهيم مرادی

۱۳۱۰


فيلمنامه نويس : ابراهيم مرادی

فيلمبردار : ابراهيم مرادی

تدوينگر : ابراهيم مرادی

تهيه كننده : ابراهيم مرادی ، رضا شهابی

محصول استوديو جهان نما ﴿صامت﴾

مدت زمان نمايش : ۴۵ دقيقه


بازيگران : عبدالحسين لجستی ، رضا شهابی ، احمد مرادی ، كاظم پورحسين ، ليدا ماطاوسيان ، علی فصيحی ، ژاسمين ژوزف ، ابراهيم مرادی.

خلاصه داستان :

دو برادر به يك دختر دل می بندند. برادر بزرگتر، ديگری را كه مهران ﴿ابراهيم مرادى﴾ نام دارد و دختر به او علاقمند است از سر راه خود برمی دارد. از اين پس مهران نماد روح می شود و برادر ديگر رمزی از جسم ، و دختر سرگشته ميان روح و جسم، تن به جسم می سپرد . برادری كه مرتكب قتل شده با دختر ازدواج می كند و مهران با كسب اطلاعاتی از مرتاض ها و جوكی ها به قوه سحر و جادو همه را عليه آنها می شوراند و راه را بر برادر می بندد و خود را ابزار انتقام معرفی می نمايد و مدعی می شود كه آمده است تا او و همسر و مباشرش را كه قبل از آن صندوقدار مهران بوده هلاك كند. مهران برادر را قبل از رسيدن به آرزوهايش به قتل می رساند. او كه نمی تواند پليدی ها را تحمل كند، پس از اينكه دختر و پسر جوانی را به هم می رساند، به آسمان پرواز می كند .

  [ ۱۱:۱۹ قبل‌ازظهر ] پيوند به اين مطلب


جمعه، فروردین ۰۵، ۱۳۸۴




 بهاريه ای از  نورالدين زرين كلك




[نقل از سايت خانه هنرمندان ايران]


نوروز شايد دويدن در كوچه های خاكی شهر باشد
پيشاپيش بادبادكی كه پرواز نمی كند
و دلهره یُ گم شدن عيدانه ها
در جيب های كم عمق كت و شلوارهای آهار دار نو


نوروز
شايد جست و خيزی شادمانه باشد
در بستر علف های تازه رو
در همهمه ی آش رشته
و هياهوی كاهو سكنجبين
در روز دردانه« سيزده بدر»


نوروز
شايد دست هايی باشد
چفت شده در هم
و پچ پچ رازهای ناگفته
در كوچه های خلوت پيچاپيچ


نوروز
شايد سفری دو نفره باشد
پر از دلهره ی قهر
و اشتياق آشتی
و چيدن چاغاله های نارس بادام
از باغ های غريبه ی ممنوع


نوروز
شايد گرمای ران های نرم كودكی باشد
سوار قلمدوش
و حس خيسی مشكوكی
پشت گردن!


نوروز
شايد ديدار عروس های جوان باشد
يا داماد های مغرور تازه
و گذاشتن اسكناس های نو
در جيب كاپشن های « مغز بادام»
كه از آغوش می گريزند
تا به« تماشای برنامه ی كودك» برسند

نوروز
شايد همه چيز باشد
از شيرينی گس كودكی
تا تلخی موقر موهای نقره ای
نوروز شايد رويای مكرری باشد در خواب؛
« خواب زندگی»

نوروز 1384


  [ ۶:۱۰ بعدازظهر ] پيوند به اين مطلب


یکشنبه، اسفند ۳۰، ۱۳۸۳


سرسبزترين بهار تقديم تو باد

نوروزت پيروز


 

  [ ۵:۲۱ بعدازظهر ] پيوند به اين مطلب


پنجشنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۸۳

 نخستين فيلم سينمای ايران



۱ -  آبی  و رابی


كارگردان : آوانس اوگانيانس


۱۳۰۹


فيلمنامه نويس : آوانس اوگانيانس

فيلمبردار : خانباباخان معتضدی

تدوينگر : آوانس اوگانيانس

تهيه كننده : گريشا ساكوارليدزه

محصول سينما ماياك ﴿صامت﴾

مدت زمان نمايش : ۶۰ دقيقه


بازيگران : محمد ضرابی - غلامعلی سهرابی - احمد دهقان - امير ارجمند - محمدعلی قطبی - ابوالقاسم  آشتی - مادام سيرانوش - آوانس اوگانيانس - عباس طاهباز - حسين نوری - منوچهر هوشی - اسماعيل نجات .


خلاصه داستان :


فيلم قسمت های پراكنده ای داشت : آبی ﴿محمد ضرابى﴾ با لوله پلاستيكی مقدار زيادی آب می نوشد اما شكم رابی ﴿غلامعلى سهرابى﴾ بالا می آيد. آبی قصد خوابيدن دارد و بر اثر گرما سرش را روی بالش جابجا می كند ، بالش پاره می شود و پرهای سفيد آن در فضای اتاق معلق می شوند. در همين هنگام رابی وارد می شود و به تصور آنكه برف می آيد چترش را باز می كند و بالای سر می گيرد. رابی زير بوم غلتانی می رود و دراز می شود ، آبی با پتكی بر سرش می كوبد و او دوباره كوتاه و پهن می شود. آبی و رابی با واگن اسبی به طرف شاه عبدالعظيم می روند ، از چراغ برق و گارماشين می گذرند، در مقصد بزرگترها سفره نهار می چينند و بچه ها كنار حوض به جست و خيز مشغول می شوند. يكی داخل حوض می افتد و از بينی ديگری خون می آيد. پزشك سر می رسد تا به وضع مجروح رسيدگی كند. در رستوران لقانطه آبی و رابی مرغ سفارش می دهند، وقتی پيشخدمت بشقاب غذا را می آورد و آن دو با چنگال شروع به خوردن غذا می كنند ، مرغ از توی بشقاب به پرواز درمى آيد.

  [ ۴:۰۷ قبل‌ازظهر ] پيوند به اين مطلب


سه‌شنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۳


 فيلم های تاريخ سينمای ايران


قصد دارم تا آنجا كه ممكن باشد مشخصات و داستان فيلم هاى سينمای ايران از آغاز تا آنجا كه مقدور شود را جمع آوری و در ابتدا از طريق همين وبلاگ در اختيار علاقمندان قرار دهم. تا كجا موفق شوم نمی دانم ، ولی از تو خواننده عزيز تقاضا دارم تا اگر مقدورت بود هر اطلاع ، لينك ، تصوير يا مطلبی را كه می توانی از طريق آدرس پست الكترونيكی : n_khonsari@yahoo.com  برايم ارسال كنی. ماخذ من فعلا بخشی از روزنامه ها و مجلات و نشريات قديمی و جديد موجود خودم و كتابخانه ها و از همه مهمتر اينترنت و احتمالا" ذخاير شماست. با نام و اميد به حق اولين فيلم يعنى "آبى و رابى" را تقديم می كنم.

  [ ۵:۲۲ قبل‌ازظهر ] پيوند به اين مطلب


پنجشنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۳

 فانوس خيال؛ نگاهی به تاريخ سينمای ايران


حاجی آقا آكتور سينما

نمايی از فيلم حاجی آقا آكتور سينما ساخته آوانس اوگانيانس



"فانوس خيال" سرگذشت شگفت انگيز سينمای ايران و بيانگر شور شوق ايرانيانی است كه دست خالی و بدون ذره ای كمك دولتی، پايه اش را گذاشتند، و وضعی را به وجود آوردند كه توليد سالانه آن تا 90 فيلم سينمايی رسيد و به گفته ای 300 سالن سينما در شهر های كوجك و بزرگ ايران برای نمايش آنها ساخته شد.

"فانوس خيال" برنامه ای راديويی درباره بخش كمتر موردبحث قرارگرفته ای از تاريخ سينمای ايران است. سينماى ايران از بدو پيدايش تا دوران پيش از انقلاب ، همان بخشی كه عمده دوران آن با اصطلاح ابداعی "فيلمفارسى" دكتر هوشنگ كاووسی اغلب مورد تكفير و طعنه قرار گرفته و به آن حمله شده است. غافل از آنكه اين استقبال و حمايت عملی مخاطبين وقت آن بوده كه چنان بساطی را باعث می شده است ، "آينه چون نقش تو بنمود راست ، خود شكن آينه شكستن خطاست". سينمايی كه بهرحال جزئی از فولكلور ايرانی محسوب و ابزار شاخصی برای مردم شناسی دوره ای از ادوار تاريخی اين مرز و بوم بشمار می رود.

مطلب حاضر از سايت BBC فارسی دريافت و بعنوان "قند مكرر" و جهت زينت اين وبلاگ به چنين مضمون بسيار مهم و با ارزشی در اينجا آورده می شود. برای دريافت اصل مطلب به اين پيوند نيز می توانيد مراجعه كنيد.

در اين مجموعه بسياری از دست اندركاران سينما يا مسئولان دولتی و يا شاهدان عينی، سرگذشت سينمای ايران و آنچه بر آن گذشت، از پيدايش آن تا انقلاب ايران را تعريف می كنند.


محمد علی جمالزاده 101 ساله از پانزده سالگيش می گويد و از اولين فيلمی كه در اولين سينمای تهران ديده است.

خانباباخان معتضدی از فيلمی می گويد كه از تاجگذاری رضا شاه تهيه كرد.

محمدعلی قطبی بازيگر فيلم آبی و رابی مشكلات توليد اين نخستين فيلم سينمايی ايران را تعريف می كند.

فخرالزمان جبار وزيری از انتخاب شدنش برای بازی در فيلم شيرين و فرهاد و از همسفری اش با عبدالحسين سپنتا به هند برای تهيه آن و فيلمهای بعد می گويد.

دكتر اسماعيل كوشان پايه گذارصنعت سينمای ايران، نخستين تلاش و نخستين ناكامی هايش را به ياد می آورد.

دختر لُر

"دختر لر" ساخته اردشير ايرانی و عبدالحسين سپنتا ؛ نخستين فيلم ناطق ايرانی

احمد فاروقی قاجار نوه احمد شاه از فيلمهايی می گويد كه مظفرالدين شاه كارگردانی كرده و ابوالقاسم رضايی پسر ميرزا ابراهيم خان صحاف باشی از نخستين سالن سينمايی می گويد كه پدرش ساخت.

مجموعه "فانوس خيال" با چنين روش تهيه شده است و هر كس هر چه می گويد از تجربيات شخصی خودش و يا در ارتباط مستقيم با خودش می گويد و سينمای ايران، و مسائل و مشكلات آن با چنين روشی بررسی و بيان می شود.

در آن مجموعه علاوه بر فيلم ها سينمايی به فيلم های كوتاه و مستند، و فيلم های انيميشن پرداخته می شود و از شركت آنها در جشنواره های جهانی سخن می رود.

داستان حيرت انگيز دوبله فيلم های خارجی به زبان فارسی را از زبان پيشگامان آن، و از زبان دوبلورهای مشهوری مثل حميد قنبری و محمد علی زندی می شنويد.

كسانی مانند صادق چوبك، بهرام بيضايی، آربی اوانسيان و منوچهر كيمرام از فيلمنامه نويسی برای فيلم های ايرانی و پسند نازل تهيه كنندگان "فيلمفارسی" سخن می گويند.

ماجرای پايان ناپذير سانسور فيلم ها و يا اعمال نفوذهای مقامات دولتی و صاحبان قدرت در كار تهيه و نمايش فيلم ها، از زبان كسانی همچون فرخ غفاری، داريوش مهرجويی، پرويز صياد و بهروز وثوقی بيان خواهد شد.


اشخاصی مثل داريوش همايون، عبدالمجيد مجيدی، فريدون هويدا و هوشنگ كاووسی به موضوعاتی از قبيل هويت سينمای قبل از انقلاب و تاثير آن بر جامعه، رقابت نا محدود فيلمهای خارجی، تلاش برای جهانی كردن سينمای ايران و ناكامی دولت در تهيه فيلم های مشترك خواهند پرداخت و صداهای اصلی بسياری از فيلم های آن زمان را بعنوان شاهدی بر همه اين گفته ها اظهار نظرها می شنويد.

"خانباباخان معتضدی" و "دكتر اسماعيل كوشان" دو نفر از صاحبنظران اين مجموعه قبل از توليد آن، در گذشته كه از صداهای آرشيوی آنها استفاده شد و هفت نفر هم از صاحبنظرانی كه اختصاصا برای فانوس خيال سخن گفتند متاسفانه ديگر در بين ما نيستند.

محمدعلی جمالزاده، نويسنده، صادق چوبك نويسنده، محمد علی قطبی ( با نام مستعار هنر دوست پير) بازيگر فيلم آبی درابی نخستين فيلم ايرانی، ابولقاسم رضايی (فيلمساز)، احمد فاروقی قاجار،( فيلمساز)، محمد علی زرندی، (بازيگر و دوبلور) و منوچهر كيمرام (فيلمنامه نويس).

مجموعه فانوس خيال را شاهرخ گلستان تهيه كرده است. اين برنامه كه نخستين بار در دوم مهر ماه 1372 از راديوی بخش فارسی بی بی سی پخش شد، شامل شانزده برنامه ﴿برنامه هاى راديويى "فانوس خيال"﴾ به ترتيب زير است:


1- سرآغاز سينما و ورود آن به ايران

2- اولين سالن های سينما در ايران

3- اولين فيلم های خبری و سينمايی ايران (دوران صامت)

4- اولين فيلم های ناطق فارسی ( تهيه شده در هند)

5- پايه گذاری صنعت سينمای ايران

6 - رونق فيلمسازی در ايران و مرور بر سی سال فعاليت آن - بخش يك

7- رونق فيلمسازی در ايران و مرور بر سی سال فعاليت آن - بخش دو

8- دوبله فيلم هال خارجی به زبان فارسی

9 -فيلمنامه نويسی - بخش يك

10 - فيلمنامه نويسی - بخش دو

11- سانسور و ممانعت های غيرقانونی - بخش يك

12- سانسور و ممانعت های غيرقانونی - بخش دو

13- سانسور و ممانعت های غيرقانونی - بخش سه

14- اقتصاد لرزان سينما

15- تلويزيون و ارتباط آن با سينما

16- تلاش برای جهانی كردن سينمای ايران


 

  [ ۶:۴۷ قبل‌ازظهر ] پيوند به اين مطلب