گفتگو با كريستوفر نولان در باره

"بتمن آغاز مى كند"
گفتگوگر : كلوين چاوز
نقل از سايت : Latinoreview
"بتمن آغاز مى كند" نولان بنيان هاى افسانه بتمن را می كاود، بتمنِ نولان مردی كه در "ممنتو" گذشته خود را در هزارتوی حافظه آسيب ديده اش جستجو می كرد نيست ، او چيزی را فراموش نكرده فقط اسير عذاب گناه و خشم و تبهكاری در گذشته است.
"بتمن آغاز مى كند" به زعم بسياری از صاحب نظران بهترين فيلم متكی بر كميك بوك ها تاكنون است، شايد چون اولين فيلمی است از اين دست كه به اساس و ركن افسانه خود می پردازد، نكته ای كه هيچگاه در فيلم های اين سری ﴿وساير داستان هاى ديگر﴾ مطرح نشده است. كلوين چاوز اين فرصت را يافته تا با نولان درباره فيلم اخيرش گفتگويی داشته باشد، اين گفتگو را در زير می خوانيد :

- كلوين چاوز : خوب اين شروع كار نولان با بتمن بود، آيا آخر كار هم تلقی می شود ؟
- كريستوفر نولان : نه از ساختن اين فيلم خيلی لذت بردم و سعی كرديم نكات قابل گسترشی در پايان آن باقی بگذاريم، نكات متعددی برای تماشاگران در داستان تعبيه شده تا پس از خروج از سينما درباره آن فكر كنند. ادامه كار من در اين سری بستگی مستقيم به واكنش تماشاگران در قبال اين فيلم دارد.
- چ : فرض كنيد دنباله ای برای اين فيلم تدارك ديده شود. واقعا" مايلی آنرا كارگردانی كنی با بعد از صرف دو سال از عمرت روی بتمن ترجيح ميدهی سراغ موضوع ديگری بروی؟
- ن : خوب قطعا" ترجيح می دهم اول روی موضوع ديگری كار كنم، كاری بمراتب جمع و جورتر از اين فيلم عظيم.
- چ : خوب چه كاری ؟
- ن : نه ، هنوز كار خاصی را در نظر ندارم. يكی دو تا كار هست ولی هنوز هيچ كدام قطعی نيستند.
- چ : آيا در فيلم فقط از يك "بت موبيل" استفاده كرديد؟
- ن : از اين ماشين چهار تا در شيكاگو هست و فكر كنم كلا" هفت تا باشند.
- چ : آيا هيچيك از آنها واقعا" ضمن ساخت فيلم از بين رفت، يا هر هفت تا آماده و قابل فروش در حراجی ها هستند؟
- ن : ماشين بسيار قدرتمندی است. يكی از آنها را حدود بيست متری توی اتوبان به پرواز درآوردند و بعد از فرود آماده برداشت دوم بود.
- چ : ميخواهی خودت يكی از آنها را برانی ؟
- ن : بله ، قطعا". در آخر فيلم با آن دور زده ام. اكسل جلوی شاهكاری دارد. آخر فيلم در محل فيلمبرداری چند دوری با آن زدم.
- چ : بزرگترين آموخته هايت از ساير فيلم های ساخته شده براساس كميك بوك ها برای ساخت اين فيلم چه بوده است؟

- ن : عموما" از طرفداران پروپاقرص اينگونه فيلم ها نيستم، سعی من در ضمن ساختن اين بتمن بيشتر بر اين بود كه حس خواندن يك كميك بوك با تماشای فيلم به بيننده منتقل شود. منظورم ذهنيتی است كه هنگام خواندن داستان به مخاطب دست می دهد. ضمن خواندن چنين داستانهايی به صفحه كاغذ مثل يك صفحه مسطح نگاه نمی كنيد، واقعا" وارد دنيای پرتحرك و تنش داستان می شويد و اين همان چيزی است كه ضمن ساخت فيلم به دنبالش بودم. تنها باری كه تصور می كنم اين وضع قبلا" پيش آمده ، در فيلم "سوپرمن" در سال ۱۹۷۸ است. من يكی از بزرگترين طرفداران كار ديك دانر هستم. "سوپرمن" فيلمی بود كه درآن واقعا" با اين افسانه در مقياس حماسی برخورد شده با بازيگرانی مثل مارلون براندو، جين هاكمن، ند بيتی، گلن فورد، و ديگران. بنظرم فيلم تماشايی و عظيمی آمد و بنظرم بتمن هم استحقاق اين شيوه روايت را داشت و در مقايسه با آن فيلم خيلی تلاش كرديم تا در مورد جزئيات جدی تر باشيم.
- چ : می توانی بگويی چرا بجای تبهكاران اصلی اين سری "رأس الغول" و " مترسك" را در برابر بتمن قراردادی؟
- ن : انتخاب اين دو نتيجه گفتگوهای مكرر با ديويد گوير همكار فيلمنامه نويسم بود. ما بدنبال تبهكارانی بوديم كه با تِم و تُن ِ كاری كه می خواستيم انجام دهيم تطبيق داشته باشند. مترسك بخاطر استفاده اش از زهر وحشت و وحشت بعنوان سلاح بر عليه وحشت تعبيه شده در شخصيت بروس وين ، و رأس الغول بعنوان تبهكاری كاملا" مناسب كار ما - نه فقط بخاطر اهداف و انگيزه هايش كه خيلی امروزی و مناسبند، بلكه بيشتر بخاطر لحن و آوای او كه بسيار تخيلی می نمود. او كاملا" مطابق با تبهكاران دهه هفتادی است كه در اينگونه داستانها پيدا می شدند. همان تبهكاری كه می خواستيم، يك شخصيت بيادماندنی، جالب، و ترسناك، نه كسی كه قهرمان را تحت الشعاع قرار دهد.

- چ : انتخاب هنرپيشگان شما مثل فيلم "سوپرمن" در سال ۱۹۷۸ است، اين بنظر فيلم را خيلی جدی نشان می دهد.
- ن : بله ، كاملا". همانطور كه گفتم، قصدمان همين بود. می خواستيم به بتمن بهايی را بدهيم كه سزاوارش بود. تا آنجا كه می شد حماسی. از نظر من، وقتی درباره حماسه حرف می زنيد، فقط اندازه دكورها و انفجارها مهم نيست. شخصيت ها و انسانهای روی صحنه هم بايد بزرگ باشند. همه چيز بايد با هم بخواند.
- چ : كريستين بِيل از فيلم "ماشين ساز" لاغرتر نيست؟
- ن : او در مدت بسيار كوتاهی اين كار را كرد و بسيار زحمت كشيد. در پروژه های بزرگ چيزی كه بايد بياد داشته باشيد استوديو است، آنها می خواهند كار تا آنجا كه ممكن است عظيم اجرا شود، برای ساختن "بتمن آغاز مى كند" هم بايد اين كار می شد. بتمن ستاره است، بنابراين آنها دست شما را كاملا" باز می گذارند تا بهترين بازيگری را كه مناسب می دانيد برای نقش انتخاب كنيد.
- چ : چرا او بهترين بازيگر بود؟
- ن : زيرا هنگام صحبت درباره ايده واقعی داستان به كسی كه بتواند بروس وين را بازی كند نياز داشتم- كسی كه تماشاگران به چشمانش نگاه كنند و بتوانند ايثار مطلق و انضباط شخصی را در نگاهش ببينند. اين خصيصه قابليت ِ تبديل يك فرد عادی به يك قهرمان خارق العاده را باورپذير می ساخت. بروس وين هيچ قدرت فوق بشری ای ندارد، او يك انسان عادی است كه بسادگی بواسطه خشم درونی و آرزوی انجام خدمت برای ديگران و ايثار به چنين موجود خارق العاده ای تبديل می شود. به هيچ كس جز كريستين بيل نمی توانستم فكر كنم ، او آتش كافی در چشمانش دارد، می تواند آنرا ارائه كند.
- چ : كتی هلمز هيلاری سوانكی كه در فيلم قبلی ات از او بازی گرفتی نيست - ستاره برنده اسكاری كه وارد اين فيلم كميك بوكی شود. چرا كتی هلمز؟
- ن : به نظر من كتی زيبايی و جذابيت توأم لازم برای ارائه شخصيت دختر موردعلاقه بروس وين را داشت. او گرمای زندگی ای را كه بروس به اجبار از خود دور می كند دارد. او ضمنا" بلوغ و كمالی را هم كه شخصيت راشل لازم داشت دارد، او بايد وجدان بروس وين می بود. بله، ضمير ناخودآگاه. به نظرم كتی تمام خصوصيات لازم را دارد.
- چ : آيا اين عشق دنيای واقع او، اين چيزهايی كه اين روزها روی جلد مجلات و دربرنامه های تلويزيونی راجع به او گفته می شود ﴿اشاره به رابطه عشقى اخير وى با تام كروز﴾ گمان نمی كنی كه روی فيلم اثر بدی داشته باشد؟
- ن : ببخشيد، كدام ماجرای عشقی؟ ﴿با خنده﴾ نه ، گمان نمی كنم.
- چ : سال گذشته كه او را انتخاب كردی ، هيچ خبری نبود.
- ن : فيلم سر پای خودش می ايستد. ﴿با خنده﴾ بتمن؟
- چ : اگر دنباله ای وجود داشته باشد ، فكر می كنی "جوكر" هم پيدايش بشود ، اين فقط چشمكی به علاقمندان در ضمن فيلم بود؟
- ن : نمی خواهم وارد جزئيات شوم، ولی واقعيت اين است كه او يكی از پرسوناژهای بزرگ است.
- چ : گری اولدمن به نوعی تشابه بين اين فيلم و "عصر جديد" اشاره كرده و روزنامه نگاران هم به گونه ای گوتام را مشابه آنچه كه تروريست ها نيويورك را توصيف كنند، تشريح كرده اند. آيا به اين موارد اصلا" فكر كرده بودی ؟

- ن : خوب - رأس الغول در داستان های كميك اغلب بعنوان يك تروريست تخريبگر محيط زيست مطرح است - و من او را كمی افراطی تصوير كردم. چيزی كه برايم مهم بود خلق يك تبهكار ترسناك و باورپذير بود كه هرچه می گويد راست است و در لايه هايی معقول. افراطی گری او در نيل به هدف است كه بسيار وحشت انگيز و تهديدآميز می نمايد. بنظر من در دنيای امروز ما ، افراطی گری وحشتناك ترين چيزهاست.
- چ : آنها به گوتام حمله می كنند چون بنظرشان كار خوبی است. آيا از ابتدا و همان زمان كه فيلمنامه را می نوشتيد، اين را در نظر داشتيد؟
- ن : خوب ، واقعيتش نه . داشتم ترسناك ترين و وحشت آورترين تبهكاری را كه می شد تصوير می كردم، از آنجا كه در دنيايی زندگی می كنيم كه ديگران هم در آن حضور دارند، و از آنجا كه همه وحشت داريم ديگران به روش زندگی مان حمله كنند، من "افراطى گرى" را تصور كردم و اخلاقيات و وجدان را موازی با خصيصه های دنيای معاصر كه گاهی اوقات مبتذل هم هستند، قرار دادم و اين چه كه می بينيد عملا" بطور ناخودآگاه خلق شد.
- چ : در خصوص كار با خفاش ها - و گزش - ...
- ن : در زندگی واقعی ، متاسفانه خفاش ها زيبا هستند. نه ، واقعا"! تعجب می كنيد. سعی می كنيم كلوزآپی تهديدآميز از آنها بگيريم، بعد می بينيم يك كم زيادی خوشگلند! جانوران زشت تری هم وجود دارند.
- چ : بدون تظاهر زياد، طنز زيادی در اين كار شما ديده می شود. آيا تا بحال به عبور از مرز طنزهای كنايه آميز بطور جدی فكر كرده ايد؟
- ن : نه ، اصلا" وسوسه عبور از اين مرز را نداشته ام، ولی بهرحال در نقاطی از آن استفاده كرده ام. به استوديو و بسياری هم اين موضوع را گفته ام - همه با مقداری روشنايی برای متعادل كردن تاريكی موافقند. گفتم كه می خواهم خيلی طبيعی از موقعيت ها و بازيگران و روشی كه نقش هايشان را اجرا می كردند، جدا شوم. وقتی با بازيگرانی چون مايكل كين و مورگان فريمن كار می كنيد سطح بالايی از طنز و گرمی بازی آنها را در اختيار داريد. آنها فيلمنامه را پربارتر و بيشتر از آنچه هست، می سازند.

- چ : چرا فيلم را در شيكاگو فيلمبرداری كردی ، مگر در جاهای ديگر چه ايرادی داشت ؟
- ن : كودكی ام را در شيكاگو گذرانده ام و نيمی از فاميلم در شيكاگو اقامت دارند، بهمين خاطر جغرافيای منطقه را خيلی خوب می شناسم. خيابان های فرعی شيكاگو همان چيزی را كه در مورد گوتام در ذهن داشتيم تداعی می كردند، شهری چند لايه با خيابانهايی كه در هر كدام قشر متفاوتی انسان در آن زندگی می كنند. می دانستم كه محل برای منظور ما عالی است.
- چ : آيا با داستان "شواليه سياه باز مى گردد" مربوط به بتمن قديمی آشنايی داريد؟
- ن : بله آنرا می شناسم - عالی است ، خارق العاده.
- چ : آيا فكر نمی كنيد كه اگر خلاصه فيلمنامه زودتر در اينترنت ارائه می شد، آوازه مثبت بيشتری برای فيلم فراهم می كرد؟
- ن : روراست باشيم، سعی كرديم تا مدتی فيلمنامه را محرمانه نگه داريم تا مجبور نشويم از خط اصلی منحرف شويم. از اين نظر موفق بوديم. خوشحالم كه از فيلم استقبال شد، الحق نگران بودم. خيلی دردسر داشت كه علاقمندان را در اين باره زيادی از خود دور نگه داريم.
- چ : آيا صحنه ء حذف شده ای در فيلم هست كه بتوانيم آنها را در DVD ببينيم؟
- ن : نه ، همه چيز در سالن سينماست.