احمد رضا درويش - ۱۳۸۲
____________________________________
خلاصه داستان فيلم :
بسمه تعالی
محرمانه - سری
از : دايره دادستانی ويژه مستقر درستاد آزادگان جنگ تحميلی
به : رياست محترم دادستانی كل نيروهای مسلح
موضوع : زينال حميداوی (متولد1340) ا هل روستا ی حَيين از توابع شهرستا ن خرمشهر
احتراما به استحضار می رساند ،بنا به ادعای مشاراليه ،نامبرده در روزهای آغازين جنگ تحميلی ،در منطقه ای از توابع شهرستان خرمشهر حين درگيری با دشمن به اسارت درآمده است كه در آخرين سری از مبادله آزادگانِ سرافراز پس از بيست سال اسارت به كشورتحويل گرديده است.
بنا به ايرادات و ابهام مشهود در پرونده و احصاء تحقيقات ميدانی ،برخی از ا هالی روستای حيين و افراد مطلع محلی مدعی شده اند كه زينال حميدآوی در آغاز جنگ تحميلی، ضمن ايفای نقش ستون پنجم دشمن، به اموال عمومی وبيت المآل دستبرد زده وبه دشمن پيوسته است. همچنين براثر اعمال نامبرده عده ای از ا هالی و همرا هان وی جان خود را از دست داده اند.
موارد ذيل بر ابهامات در پرونده می افزايد:
اولاٌ نامبرده توسط هيچيك از آزادگان در اردوگاه های دشمن ديده نشده است.
ثانيا تا قبل ازاستخلاص از اسارت نامی از وی در اسامی صليب سرخ اعلام نگرديده است. متهم طی دفاعيه ايی در هفتاد صفحه كليه اتهامات را مردود دانسته كه با عنايت به كارشناسی بعمل آمده در دايره مستقر در قرنطينه،ادعاهای نامبرده سراسر متناقض و غير واقع ارزيابی ميشود .
نظربه مشمو ليت موضو ع به زمانی بالغ بر بيست سال وابتلاء وی به تالمات روحی و جسمی در قرنطينه به مدت يازده ماه، مستدعی است دستور مقتضی صادر فرمايند.
دايره ويژه مستقردرستادآزادگان جنگ تحميلی
با شماست كه همراه با خاطرات زينال ، واقعيت را دريابيد . آيا زينال واقعا" مرتكب خيانت شده يا ...
مشخصات فيلم / سينماهای نمايش دهنده
داستان بزرگ "جنگ"
دوئل فيلم تجاری بسيار خوبی است ، در اندازه های سينمای ايران پرعظمت و باشكوه . دوئل با ساختار و مضمونی كه دارد بيشتر جزو گونه سينمای جنگی است تا آنچه سينمای دفاع مقدس می شناسيمش . دوئل از شعارزدگی رو و معمول سينمای اخير فاصله دارد و جنگ را بستر روايت داستان خود قرار می دهد و در آن انسان ها ارزش ها را انتخاب می كنند و به قهرمان يا ضدقهرمان تبديل می شوند . اينان به صرف حضور در جبهه ای واحد پيشاپيش خوب قلمداد نمی شوند .
درويش در ساخت فيلم و پرداخت فيلمنامه آشكارا به "خوب ، بد ، و زشت" و "روزى روزگارى در غرب" ﴿داستان بزرگ غرب﴾ سرجيو لئونه نظر داشته است . شايد همين توجه است كه در عين وجود مضمون جنگی فضايی وسترن را نيز به شكل نامرئی بر فيلم حاكم نموده است . شخصيت های تك قطبی ، جدال بين خوب و بد ، ميزانسن های متعدد تك نفره ء قهرمان تنها ، مواجهه انسان با بوم خشن ، و ... حتی طراحی لباس همه گواه اين مدعايند . رفت و برگشت بين گذشته و حال و ارائه داستان بصورت قطعات پازل ﴿هرچند كمى سرراست ، براى پرهيز از نفهميده شدن﴾ نيز از ديگر معلولات توجه به كارهای لئونه هستند .

درويش پيشتر با پرداخت مينياتورگونه بخش های جنگی "سرزمين خورشيد" كه در "كيميا" يش عمده شدند ، توانايی عظيمی در به تصوير كشيدن مهابت جنگ از خود بروز داده بود . شايد به همين جهت هم مناسب ترين انتخاب برای كارگردانی چنين فيلمی بود ، فيلمی كه از نظر صنعتی عظيم تلقی می شود و دغدغه ء بازگشت سرمايه و سود را دارد . فيلمی با استانداردهای امروزی سينما مسلما" تحرك و تنش وسيعی می طلبد ، درست مثل آنچه در دوئل شاهدش هستيم . درويش كه با بضاعت صنعتی و مالی محدود سينمای ايران قدرت تصويرگری خود را نشان داده بود ، اين بار هرچند نه به كمال ، ولی به مدد برخی امكانات روز سينمای جهان مثل سيستم صوتی دالبی ساراند ﴿كه در "متولد ماه مهر" ش نيز آن را تجربه كرده بود﴾ و سرمايه كلان برای تامين آنچه كه جلوه های ويژه ء انفجاری و جنگی را عظيم تر و پرحجم تر سازد ، توانسته در دوئل اين مهارت خود را ارتقا دهد . چنين شده كه برخی جزئياتِ شايد عامدانه ء كُميكِ فيلم مثل عبور نفربر تصرف شده از ميان لشگر زرهی دشمن و مقابله پياده نظام با آنهمه تانك و امثالهم جزو حماسه های بر پرده آمده ، بُر خورده و به چشم نيايند .
افكت های صوتی و موسيقی مجيد انتظامی نيز با آن تم غالب جنوبی ﴿باز هم به یُمن سيستم دالبى﴾ فضايی كاملا" مساعد برای اوج و فرودهای كاملا" متعادل فيلم فراهم كرده اند . فيلمبرداری فيلم كاملا" اصولى ، پخته ، سنجيده ، و با كادر و نورپردازی كامل است و فقط يك نكته ابهام دارد كه بعيد است اتفاقی پيش آمده باشد : دوئل اسكوپ نيست . با اين همه دقت و با اين حجم هزينه و صرف وقت ﴿توليد فيلم ۹ ماه طول كشيده است﴾ بعيد است كه بی توجهی يا هزينه و دشواری های فيلمبرداری اسكوپ باعث بوده باشند ﴿خصوصا" كه تقی عليقلی زاده تهيه كننده دوئل ، "موج مرده" را نيز در كارنامه دارد﴾ ، تنها علت موجه ممكن است مبود سالن های نمايش ايران برای نمايش فيلم اسكوپ تلقی شود . تدوين و گريم هم در دوئل كارآمد بوده و نيازی به تعريف ندارند . ريتم و ضرب آهنگ پيشرفت داستان پختگی تدوين را می رساند و يكدستی و ثبات گريم ها در آن سكانس های شناور در زمان همراهی تماشاگر با فيلم را موجب می شود .

بازی های دوئل از شاخصه های چشمگير آن هستند . پژمان بازغی واقعا" ستودنی است . پريوش نظريه هم ، پرويز پرستويی عليرغم حضور كوتاه ، و كامبيز ديرباز هم چنينند . در اين بين فقط سعيد راد است كه در بازی اندكی لكنت دارد .
آنچه در دوئل عليرغم بكارگيری امكانات اروپايی و غربی سينما ﴿مثل صداگذاری يا بخش هايی از فيلمبرداری و ...﴾ همچنان ناكافی است ، جلوه های ويژه است . باز هم در صحه هايی ﴿بخصوص در آن ۲۰ دقيقه حيرت آور بعد از آغاز﴾ همچنان شاهد لزوم استفاده از "تصوير خارج قاب" هستيم ، در صحنه بمباران واگن های قطار و دويدن زنی با كودكی در بغل در يكی از واگن ها ، مكمل سكانس ، فقط هجوم آتش از پشت به سوژه با كمك "پرده آبى" و CG كامپيوتری است و بس ، نه فقط زُل زدن دوربين به قاب پنجره كوپه اى شعله ور در آتش .
ذكر نكته ای در مورد فيلمنامه نيز ضروری است ، فيلمنامه خوش پرداخت فيلم در حداقل دو بخش دچار لغزش شده كه با كمی دقت و بازنويسی مجدد می توانست پخته تر باشد :
اول - ماجرای ديده نشدن زينال در طول بيست سال اسارت توسط ساير اسرا و اعلام نشدن نام او در ليست های صليب سرخ به روايت نامه محرمانه ای كه در آغاز فيلم خوانده می شود و تعليقی ترديدی در مورد شخصيت او ايجاد می كند .
دوم - انگيزه و هويت گروه همراه اسكندر در آغاز جنگ و اشارات تلويحی مكرر به بنی صدر در آغاز فيلم .
كه تدريجا" در طول فيلم اولی به كل فراموش شده و توجيهی برای آن ارائه نمی شود و دومی به نفع پرستی فردی اسكندر و عشيره "حيين" بدل می گردد .

بهرحال در جمع بندی ، دوئل اثری است قابل قبول و موفق در ادای آنچه كه ادعا كرده است . يك فيلم جذاب و پرخرج برای جلب تماشاگر و اثری مطرح در سينمای حزفه ای - صنعتی ايران . دوئل ممكنست در ساختار لغزش هايی داشته باشد ولی مطمئنا" قادر به برگشت سرمايه و در نتيجه موفق است . تماشاگران می توانند با استقبال از آن شيوه جديدی در توليد را در سينمای ايران تشويق كنند كه با بها دادن به مخاطب و تامين علايق و سليقه او از هرگونه كم فروشی و تحميق پرهيز خواهد كرد . تماشای دوئل را به همه شما توصيه می كنم .