... از سينما و

"بمحض برخورد با بزرگترين عشق زندگی ، زمان متوقف می شود - "بيگ فيش

جمعه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۲

بيست و دومين جشنواره فيلم فجر - برداشت يك

Film's Combined Information on IMDB

"اسامه"

Osama - 2003

فيلمنامه ، كارگردانى ، و تدوين : صديق برمك ، فيلمبردار : ابراهيم غفورى ، موسيقى : محمدرضا درويشى ، مدير توليد : اكبر مشكينى ، صدابرداران : فرخ فداس و بهروز شهامت .

بازيگران : مارينا گل بهارى ﴿اسامه﴾ ، عاريف هراتى ﴿اسپندى﴾ ، زبيده سحر ﴿مادر﴾ ، گل رحمان قرباندى ، محمد عارف هراتى ، و ...

محصول سال ۲۰۰۳ افغانستان ، ژاپن ، ايرلند - مدت ۸۲ دقيقه

آرى اين چنين است ، برادر

خلاصه داستان : يك دختر ۱۲ ساله افغان و مادرش پس از تعطيلى بيمارستان محل كارشان توسط نيروهاى طالبان كارشان را از دست مى دهند . طالبان همچنين ترك خانه توسط زنان و دختران بدون "همراه قانونى" را نيز منع كرده است. با مرگ پدر و برادر دخترك ، كسى براى حمايت از خانواده باقى نمانده ... مادر كه بدون امكان ترك خانه پناه به جايى ندارد ، مى بيند كه هيچ راه ديگرى جز تغيير چهره دخترش به يك پسر باقى نمانده است ... حالا ديگر نام دخترك "اسامه" است. اسامه از اين ببعد راهى سفرى است خطرناك و پرتشويش ... طالبان نبايد هويت واقعى او را دريابند.

براساس داستانى واقعى ، "اسامه" نخستين فيلم ساخته ء افغانستان از پيش و بعد از دوران روى كار آمدن طالبان است تا به حال.

"اسامه" نخستين بار در ماه مه سال ۲۰۰۳ در جشنواره فيلم كن در بخش دو هفته كارگردانان به نمايش درآمد و برنده جايزه دوربين طلايى شد و مورد تحسين هيئت داوران كن قرار گرفت. فيلم بعدها در جشنواره فيلم لندن نيز موفق به اخذ جايزه بهترين كارگردانى گرديد و در سال جارى براى شركت در مراسم اسكار بعنوان کانديدای دريافت اسکار بهترين فيلم خارجى زبان معرفى شده بود که در اين زمينه موفقيتی عايدش نشد ولی جايزه گلدن گلوب بهترين فيلم خارجى زبان امسال را از آن خود کرد .

توليد اين فيلم در سال ۲۰۰۲ در افغانستان و با هزينه اى حدود ۰۰۰ر۲۵ دلار كمك مالى دولت ايران و ۰۰۰ر۲۱ دلار كمك محسن مخملباف كارگردان ايرانى انجام شده است. اين نخستين فيلم افغانستان در تاريخ سينماست كه در جشنواره كن به نمايش درآمده است. با توجه به وجود فقط يك دوربين فيلمبردارى ۳۵ ميليمترى در افغانستان كه آن هم با كمك ايران تعمير شده است ، موفقيت هاى اين فيلم در سطح جهانى تا همين مقدار  نيز اعجاب آور است .

صديق برمک ، سازنده فيلم در هفتم سپتامبر ۱۹۶۲ در پنجشير افغانستان به دنيا آمد و در سال ۱۹۸۷ از دانشگاه مسکو در رشته کارگردانی سينما دانش آموخته شد . وی تا بحال در زمينه حرفه خود تعداد اندکی فيلمنامه نوشته و فيلم های کوتاه معدودی در افغانستان ساخته است . برمک طي سال های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۶ رييس سازمان دولتی سينمای افغانستان بود و در دوران سلطه طالبان از فعاليت بازماند . فيلم های کوتاه بيليارد ۱۹۸۰ ، ديوار ۱۹۸۳ ، دايره ۱۹۸۴ ، بيگانه ۱۹۸۶ ، و فيلم مستند فاجعه خجالت آور ۱۹۸۸ تمام کارنامه سينمايی پيش از "اسامه" او تلقی مي شوند .

نما ، ريتم ، ضرب آهنگ ، فيلمبرداری ، تدوين ، موسيقی متن ، و بازی ها کاملا متعادل و پخته و خيلی بالاتر از نخستين تجربه سينمايی بلند يک کارگردان تقريبا ۱۵ سال دور از سينما هستند . تمهيداتی چون طناب بازی اسامه در زندان و پايان بندی ، فصل تدريس غسل جنابت توسط ملاصاحب ، در چاه آويختن اسامه توسط طالبان برای کشف دختر بودن او ، محاکمه خبرنگار و امدادگر خارجی و سرانجام آنها ، و ... همه و همه از چنان ايجازی در روايت تاريخ و فاجعه طالبان در افغانستان برخوردارند که با توجه به حضور مخملباف و همکاری عوامل ساخت ايرانی و سرمايه گذاری از جانب ايران و مخملباف و ... ، انگاره دخالتش در کار را همچون "سيب" دخترش سميرا به ذهن تداعی می کند . به هر تعبير که باشد ، عليرغم وجود جبهه معترض بسياری عليه محسن مخملباف و خانواده اش ، به انصاف هم که شده بايد وجه بالندگی او از "توجيه" تاکنون ، و تاثيرش در جريانات و آثار سينمايی انسان دوستانه را در نظر گرفته و ورای اتهامات موهوم فرصت طلبی و امثال آن ، برای اين گونه اقدامات وی از سر احترام او را تکريم کرد .

"اسامه" ورای تناسب اجزای پيکره اش ، گونه ای ژورناليسم را در خود دارد . خبرگزاردن از آنچه که در افغانستان گذشته و می تواند در هر جای ديگر جهان اتفاق افتد . زنگ خطری برای اکنون و آينده جهان . روايتی که در پيامد "قندهار" و "الفبای افغان" محسن مخملباف و "پنج ِ عصرِ" سمیرا مخملباف عملا" بر یک مؤلفه قرار می گيرند . فريادی برعليه جهل و تقدس مصنوعی و چماق تکفيری که برای منافع شخصی و گروهی افراشته می شود .

صديق برمک از اين جهت و به حد کافی توسط جهانيان و دست اندرکاران هنری تحسين و تشويق شد ، مگر يکي از وظايف اصلی يک هنرمند فرياد کردن مصايب محيط اطراف نيست ؟ حضور طالبان در اين دوره از تاريخ بشری واقعا چه توجيهی داشت ؟ حتی اگر فرهنگ افغان هم اين جماعت را بطلبد باز نبايد از پا نشست ، بايد آنها را آگاه کرد و چماق تقلب از دست آن داعيه داران منافع شخصی گرفت . باور کنيد اگر تشويق اينگونه آثار برای منافع و اغراض جهان غرب هم باشد ، اين منافع منافع ِ همه جايی جهان است ، فقط منفعت اروپا و امريکا نيست ، منفعت افريقا و آسيا هم هست . اطلاق سينمای جشنواره ای به اينگونه آثار و تخطئه ء آنها و تشويق سينمای تجاریِ رؤياپرداز فقط چسب سياه بر چشم و دهان خود و ديگران زدن است . اين طور نيست ؟ 

منتظر نتيجه كار "اسامه" در بخش مسابقه سينماى بين الملل جشنواره فجر مى مانيم .

  [ ۱:۰۰ بعدازظهر ] پيوند به اين مطلب