«سينما ۱»
معرفی يک برنامه خوب تلويزيونی درباره سينما
کارگردان ، تهيه کننده ، و مجری : محمد حميدی مقدم
پنجشنبه شب حدود ساعت ۲۲ از شبکه يک تلويزيون شاهد نمايش برنامه جديدی بودم به اجرا و کارگردانی و تهيه محمد حميدی مقدم ، از کارگزاران اصلی «سينما ۴» . برنامه اين قسمت مربوط به نمايش فيلم «بودن يا نبودن» اثر برجسته و قابل تامل کيانوش عياری ساخته شده در سال ۱۳۷۶ بود . بايد صادقانه عنوان کنم که اولين بار که چندی پيش قرار روی آنتن رفتن آن را شنيدم ، آنرا نوعی «سينما ۴» جديد پنداشتم که شبکه يک به تقليد از شبکه ۴ برای جلب مخاطب سينمای مورد بی مهری تلويزيون تدارک ديده است .
خصوصا که غلام حيدری نيز دست در کار داشت . حيدری و مقدم ای که «سينما ۴» را به کل به مسعود اوحدی و همکارانش واگذارده بودند . می توانست اصرار و ادعايی بر کار سابق ايشان هم تلقی شود . لعنت به بدبينی و پيش داوری . محمد حميدی مقدم به گواهی منابع مذکور در تيتراژهای برنامه گويا قرار است تا با استفاده از منابع بسيار مفصل و امکانات به کمال تلويزيون و آرشيوهای مختلف و با همياری گروه کثير توام با فرم و شکلی بديع و جديد و بسيار بهتر از «سينما ۴» ، برنامه خود را تدارک ببيند .
گفتگوی فيلمساز با فيلمسازی ديگر که به راحتی می توان او را بشدت همسنگ وی دانست ، کيانوش عياری با کيومرث پور احمد ، در خصوص فيلم منتخب («بودن يا نبودن») به جای نقد و مرورها و اظهارنظرهای (اخيرا) نه چندان کارشناسانه ء منتقدانی که گويا بدون گواهينامه رانندگی درس می دهند ، بسيار دلچسب تر و نقل به مضمون تر بود . فيلمساز از چگونگی يافتن طرح و پرورش موضوع و پرداخت گفت و «سينما ۱» او را حين پرداخت و اجرای اثر جديدش «روزگار قريب» نشان داد . اين بار به جای تصور و تخيل ماجرا واقعيت واقعه را ديديم ، و به جای لمس با گوش و تخيل ، به چشم موضوع را درک کرديم . پوراحمد هم از حس خاص خود در برخورد با فيلم گفت ، از بی رودربايستگی ها و بی تعريف برداشت های خود از فيلم ، منتهی در سطح يک تماشاگر مسلح به دانسته هايی بيشتر از يک تماشاگر عام و تفنن پسند . نه تماشاگر عادی بود نه سينماگر متکلف و نه موضوع پيچيده . «سينما ۱» به سراغ عياری در محيط کار رفت و به سراغ بازيگران فيلم هم ... و عسل بديعی را پس از ۶ سال بر روی همان پلکان نشاند و از حال و هوای آن روزش پرسيد ...
تيتراژ ابتدايی و انتهايی متفاوت بود و گفته های روايی در بخش های تفسير فيلم صرفا جنبه توضيحی و تحليلی داشت . بی جانبداری خاص و تحميل خط فکری خاصی به تماشاگر . «سينما ۱» اگر اينگونه ادامه دهد به درخشانترين برنامه ء تلويزيونی ايران از ابتدا تا بحال در باره سينما تبديل می شود .
هفته آينده پنجشنبه ۲۰/۰۹/۱۳۸۲ حدودا ساعت ۲۲ از شبکه اول می توانيد پيگير قسمت بعدی اين برنامه باشيد ، با فيلم «جغد خاکستری» ساخته ريچارد آتن بارو و با بازی پيرس بروسنان . خود فيلم ِانتخابی مسلما نياز به تقبيحات نخ نمای آنچنانی در باره سينمای غرب را عملا منتفی می سازد و اين خود می تواند اصرار برنامه سازان به اتخاذ روالی معقول را تداعی نمايد . شايد گامهايی اينچنين معبر آشتی سينما و تلويزيون ايران را هموار سازد . تلويزيون بی ترديد می تواند نقش بسزايی در خروج سينمای ايران از بحران کنونی داشته باشد ، حداقل بعنوان يک مصرف کننده خوب آثار سينمايی . البته به شرطی که از تحميل سرمشق پرهيز نمايد !