... از سينما و

"بمحض برخورد با بزرگترين عشق زندگی ، زمان متوقف می شود - "بيگ فيش

شنبه، آبان ۲۴، ۱۳۸۲

«ابتذال در وبلاگ نويسی»



پاسخ به فراخوان رضا شکرالهی


چند وقتی است که جسته و گريخته می نويسم . صادقانه بگويم بيشتر از سر بی همتی است تا گرفتاری و مشغله ، شايد هم پراگماتيسم ذهنی ام آن دل و دماغ سابق را گرفته باشد ... ولی يک فراخوان ، فراخوان رضا شکرالهی (وبلاگ خوابگرد) فايده ء اين رسانه را دوباره به من گوشزد کرد و باعث شد تا از سر وظيفه هم که شده ، چند خطی مزاحم تان شوم . فراخوان و خط سير و فرايند مطالب مربوط به آنرا از طريق سايت "ژورناليست" ِ آقای پيام فضلی نژاد يافتم .

نوشته های «زنده باد گند ابتذال در وبلاگستان!» ، «به ابتذال زنده باد نگوييم!» ، و «لطفا بحث ابتذال را ادامه دهيد» در وبلاگ خوابگرد آقای رضا شکرالهی ، «ابتذال در ارتباط وبلاگستان با نشريات سوپر زرد!» سايت آقای سعيد مستغاثی ، و «درباره ابتذال» آقای حسين نوش آذر در گويا چهارچوب و اسکلت اصلی اين موضوع هستند ... آقای فضلی نژاد نيز وعده ء مقاله ای در اين رابطه را داده است .

بی شک هر درد درمانی می طلبد و هر درمان مستلزم شناخت و تعريف درد است . «ابتذال» بعنوان يک درد نخست بايد تعريف شود ، نقص تعريف اشکال ندارد ، تدوين چنين تعريفی به لطف عزيزان طی مطالب فوق الذکر پی ريزی شده و حال آماده ء تکوين و تکميل است . تعريف قطعی و جامدی مسلما وجود نخواهد داشت ، چه به گفته ء حسين نوش آذر «اصل عدم قطعيت» چنين حکم می کند . «ابتذال» مفهومی فرهنگی هنری دارد ، نه از آن قِسم فرهنگ و هنر که فقط در عرصه‌ ء هنرهای هفتگانه آنرا بجوييم ... نه ... از جنس فرهنگ های رفتاری و کرداری هم ! «ابتذال» می تواند در مسواک زدن ، لباس پوشيدن ، رانندگی ، تردد در جامعه‌ ، و ... نيز رسوخ کند ! باور کنيد اين اغراق نيست . بر خلاف دوست عزيز ناديده آقای نوش آذر بدنبال آن در فقط «مذهب» ، «اخلاق» ، «مدنيت» ، يا «عرف» نمی گردم ... آنرا چون شمشير دموکلوسی آويخته بر بالای سر همه مان می بينم . غافل شويم بر سرمان فرود می آيد . تعريف شخصی ام از ابتذال را در همان اوايل شروع به نگارش اين وبلاگ مطرح کردم . همان طرحی که در آن زمان هم به همين صورت با واکنش های تند مواجه شد . ايرانيان ... فارسی زبانان ، شما را چه می شود ؟ آيا اين مقوله ء«ابتذال» چنان برايتان ثقيل و غيرقابل هضم است که هر زمان طرح گردد ، آشفته شده و بر طرح کننده می آشوبيد ؟ آيا تساهل بر هرزه گويی و هرزه رفتاری و هتاکی و حکم رانی را مايه ء وجوبِ سکوت در قبال اين درد می دانيد ؟ آيا «ابتذال» را درد نمی دانيد ؟ آيا اين «ضمير» ی نيست که مرجع خود را می يابد ؟ به دور از جانتان باد .

بگذريم ... در وبلاگ نويسی بعنوان پديده ء جديد ادبی - فرهنگی ، رضا شکرالهی می گويد «ابتذال» عبارتست از :
"... پايبند نبودن يا نماندن به اصول درست نويسی زبان فارسی اعم از املای درست کلمات تا رسم الخط ... آسان گيری بر خود در بيان هر گونه ادعای فرهنگی ، فلسفی ، دينی ، هنری ، و ... ، مدعيانه سخن راندن در هر حوزه ای ... دريغ از نگاهداری حرمت تفکر و کلمه و ..." .
حسين نوش آذر ابتذال را از يک سو "ناهمخوانی فرم با مضمون و محتوا" و از سوی ديگر "قطعی و ماندگار کردن مفاهيم و دوگانگی اثر و شخصيت نويسنده" می داند .
سعيد مستغاثی ابتذال را در سرقت ادبی - هنری مطالب توسط ژورناليست های سوپر زرد (تعبير جديد و خاص خودش) و خروج از حيطه ء قانون و قاعده و اخلاق روزنامه نگاری بدون مطالعه و سواد کافی دانسته است .

و من ... : «ابتذال» از جنس خود «فرهنگ و هنر» است و در مقابله ء با آن با تفاوتی آشکار ، يک اثر مبتذل اثری است که بی هيچ پيش نيازی توليد و مصرف می شود ، بی زحمت و سبکسرانه . به قول بهنام دورانديش : "... کمی سکس و کثافت و خون و انتقاد و انقلابی گری و رد شدن از خط مذهب و حيا شده : ادبيات پيشرو ... انتقاد تند شده شهامت و نشانه ء شعور و آزادگی ..." .

رويکرد با پيش زمينه به نوشتن ، سرودن ، ساختن ، ... ، و مصرف آثار متنوع هنری ، نوشتن پس از خواندن و خواندن ها ، سرودن پس از شنيدن و شنيدن ها ، ساختن پس از ديدن و ديدن ها ، و ... همه و همه موجبات خلق آثار گزُيده را فراهم می آورند . آثاری که قابل انتقال و مفيد به حال مخاطبين و آيندگان باشند . آثاری برای کشيدن خط سفيد بر ديوار دنيا . آثاری که پس از گذشتن مؤلف و سازنده قابل مراجعه باشند ، حداقل بعنوان اثری تاريخی . حظ از آثار هنری بهترست فراتر از حظ حسی باشد ، درگير کردن ذهن مخاطب با مقولات ذهنی و تفکر مي تواند نشانه ء برتری نسبی يک اثر هنری باشد . حس خوب داشتن فراتر از تفنن ، فکر و حس خوب داشتن بالاتر ، و ذهنيت مشغولِ توأم با حس خوب از هر دو والاتر است . آيا فراهم آوری تمامی اين پديده ها در کنار هم جز به مطالعه و ملاحظه و تعقل و استعداد و خلاقيت ميسر است ؟

نظر شما درباره ء :
* تعريف ابتذال * ابتذال در وبلاگ نويسی * مصاديق ابتذال در وبلاگ نويسی * راه های پرهيز از ابتذال و ...
چيست ؟ نظرتان را برای رضا شکرالهی (به اين آدرس) بفرستيد .

  [ ۶:۲۷ بعدازظهر ] پيوند به اين مطلب