... از سينما و

"بمحض برخورد با بزرگترين عشق زندگی ، زمان متوقف می شود - "بيگ فيش

پنجشنبه، دی ۰۵، ۱۳۸۱

آزادی مجوز آزادی از آرامگاه ابدی سينما آزادی


سينما آزادی تهران در بهار سال ۱۳۷۶ آتش گرفت و با اين که بنظر می رسيد قابل مرمت باشد ، چند ماه بعد با وعده ء ساخت يک مجموعه ء چند سالنی بسرعتی باورنکردنی تخريب شد ... حالا گودال بی مصرفی است در تقاطع خيابان دکتر بهشتی و وزراء .

به نقل از منبعی موثق گويا گوش شيطان کر ، حوزه ء هنری بالاخره تصميم گرفته تا ساخت اين مجموعه را آغاز کند . البته آماده سازی نقشه ء ساخت (بعد از آنهمه مسابقه و سکه و طراحان داخلی و خارجی و ... !) و اخذ مجوزهای شهرداری تهران نيز لازمست .

بهرحال تا اينجای کار معاونت سينمايی وزارت ارشاد مجوز تغيير کاربری يکی از سينماهای متعلق به حوزه برای تامين توان اقتصادی ساخت و ساز اين مجموعه ء فرهنگی - تجاری را که گويا خيلی مورد علاقه ء آن وزارتخانه و معاونت مسئول هم هست صادر کرده ، يعنی مجوز عدول از همان ممنوعيتی (ممنوعيت تغيير کاربری اماکن فرهنگی) که تابحال مانع تعطيل تدريجی صنعت سينما در دو دهه ء اخير بوده صادر شده است !

چه می دانيد شايد معضل تعطيلی تدريجی سالن های نمايش در اقصی نقاط ايران با اين تروکاژ حل و فصل گردد . اصولا عدم دسترسی به فيلم قابل نمايش ، و تجاوز هزينه های سينماداری از درآمد ، و ترقی غيرقابل گذشت ارزش اقتصادی ملک و سرقفلی سالن های نمايش (خصوصا در تهران) و ... با يک مجوز کلک سالنها را خواهند کند . به اميد روزی که هر ايرانی يک مغازه داشته باشد : سه کله ، دو کله ، يا حتی بی کله !

بنظر شما اينهمه بودجه و هزينه های چپ و راست و اين بعد تسهيلات بانکی اعطايی در سطح کشور به مقوله های بجا و نابجا ، يا حتی اوراق مشارکت های داخلی و خارجی ، مختصرا" و جزئا" و ريزاتا" هم قابل مصرف در اين راه فرهنگی نبود که مجوز تغيير کاربری يک سالن سينما لازم باشد ؟ سينما برای نجات خودش بايد قربانی شود ؟! جل الخالق به اينهمه نبوغ در راستای اعتلای فرهنگی !!!

  [ ۲:۰۸ بعدازظهر ] پيوند به اين مطلب